بررسی اصولی روابط زناشوئی

آموزش مسائل زناشوئی و مسائل مربوطه به آن

بررسی اصولی روابط زناشوئی

آموزش مسائل زناشوئی و مسائل مربوطه به آن

راهکار همسریابی

راههای همسریابی عبارتند از:
1. وساطت افراد خانواده، بستگان و بخصوص والدین: متدوال ترین روش در فرهنگ ملی و دینی همین روش شناسایی به واسطه افراد خانواده و یا فامیل و بستگان است. افراد خانوداه اغلب به دلیل شناختی که از فرد و روحیات و عقاید و خواسته های وی دارند و همین طور شناختی که از افراد مورد نظر دارند و یا می توانند با تحقیق های مهم همه جانیه شناخت کافی پیدا کنند بهتر می توانند به تطابق داشتن و میزان هم گرایی و اشتراکات آنها آگاهی پیدا کنند. این روش ساده ترین روش عملی و سهل الحصولترین طریق کسب اطلاعات اولیه و ارتباطات بعدی و مورد نیاز است و از نظر حاصل کار نیز ثمر بخش ترین شیوه به شمار می رود.
به عبارت دیگر این روش از این امتیازات برخوردار است: سهولت، سرعت کسب اطلاعات و ارتباطات، اطمینان نسبی بیشتر به صداقت و دلسوزی واسطه(که خانواده و والدین هستند) و شناخت بیشتر به روحیات، سوابق و خواسته های طرفین. علاوه بر این خالی از هر گونه تعصب و سوگیری است و بدون هیچ گونه حب و بغض شخصی انجام می گیرد. همچنین تحت تأثیر احساسات و عواطف غریزی که در ارتباطهای مستقیم به وجود می آید، نیست.
2. وساطت مراکز مشاوره
 مراجعه به برخی مراکز مشاوره ازدواج که به منظور شناساندن دو فرد برای ازدواج تأسیس شده است، فرد مطلوب و مطابق با خواسته ها و توقعات خود را یافت.  چنین مراکز مشاوره محدود هستند و  کمتر با فرهنگ ملی و بومی ما تناسب دارد و افراد کمتری برای شناسایی فرد مورد نظرشان به این مراکز مراجعه می کنند.  اگر این مرکز مشاوره ازدواج مورد اعتماد باشند در محیط های دانشگاه یا غیر آن می توانند موثر باشند و از طرف دیگر چون امکان همسریابی از راه اول یعنی وساطت خانواده به هر دلیلی امکان پذیر نیست  این راه می تواند اطلاعاتی که  موردنیاز را در اختیار بگذارند. تأکید می شود این مراکز مشاوره باید دارای کارشناسان دلسوز، با تجربه و مورد اعتماد و سابقه روشن و مطمئن باشند.
3. راه دیگری که متأسفانه در حال حاضر و بخصوص در محیط های اجتماعی مختلط مثل دانشگاه ها از آن استفاده می شود روش ارتباط مستقیم و بدون واسطه است. در این روش جوانان آماده ازدواج شخصا و مستقیما اقدام به خواستگاری یا جلب خواستگار می کنند. به نظر ما این روش معقولی نیست و تناسبی با فرهنگ دینی و اخلاقی ما ندارد و معمولا موجب بروز و ظهور روابط نامشروع و فسادآور می شود زیرا این روش  به " دلباختگی در یک نگاه"  منتهی می شود و تصمیم گیرنده بدون توجه به معیارها و ارزشهای تعیین شده در شرائط همسر ایده ال و متناسب، و بدون توجه به هدف مورد نظر خود و صرفا به خاطر جلب توجه به ظواهری همچون زیبایی، ثروت، تحصیلات، پست و مقام و ... شیفته طرف مقابل شده و تصمیم گیری اش در یک فضای فکری و روانی احساسی و عاطفی انجام می گیرد.
هرچند لازم است دو طرف به مسائل ظاهری مثل آنچه گفته شد توجه کنند ولی محور قرار دادن و اصالت دادن به آنها منتفی است و صحیح نیست بلکه باید ضمن توجه به آنها، به موازین اساسی و ارزشهای اخلاقی و زیربنایی و پایبندی به اصول اخلاقی دینی اصالت بخشید و آنها را محور تصمیم گیری قرار داد. و گر نه تصمیم گیری های بر اساس ارتباط های مستقیم و بدون واسطه معمولا بر اساس خواسته های نفسانی و احساسات زودگذر انجام می گیرد. که عواقب ناگوار و نامطلوب دارد. بنابراین توصیه اکید ما این است که برای شناسایی فرد مورد نظر و همسریابی هرگز از این روش استفاده نشود و به ایجاد ارتباط مستقیم چه حضوری و چه تلفنی و چه مکاتبه ای بدون اشراف و نظارت خانواده های دو طرف اقدام نشود.
4- یکی از راه هایی که امروزه برای شناسایی و ارتباط دختر و پسر بکار گرفته  می شود, چت است, در این زمینه گفتنی است, اصل چت در صورتی که منتهی به مفسده ای نشود اشکال ندارد, ولی با توجه به حساسیت مسئله همسر گزینی و شرایط فراوانی که احراز آنها لازم است, بدست آوردن همسر مناسب, از این طریق مشکل به نظر می رسد, مگر اینکه در مراحل بعدی در مورد او تحقیقات رسمی صورت گیرد و شما از این بابت مطمئن شوید که همسر مورد نظر خود را یافته اید.
به بیان دیگر این روش بسیاری از واقعیتهای لازم را از شما پنهان نگه می دارد و لذا اکتفا نمودن به این روش هرگز شما را به واقعیت نمی رساند و چه بسا یک آدم کور و کچل را پسندیده باشید چه حتی عکس قابل اعتماد از او در اختیار ندارید و تا کنون کسی نگفته است که من زشتم که ایشان نفر دوم باشد
البته از نظر فقهی و شرعی ازدواج با چنین فردی اشکال شرعی ندارد, ولی از آنجا که ازدواج نقطه عطف زندگی است و خوشبختی و بدبختی انسان تا حدود زیادی بستگی به موفقیت و یا شکست در این امر مهم و حیاتی است بهتر آن است در انتخاب همسر و شریک زندگی دقت زیادی کرد و تا زمانی که از شایستگی و لیاقت وی اطمینان پیدا نکرده ایم، اقدام صورت نگیرد و حتی وعده و قول و قرار ندهید. بنابراین اگر آشنایی تان در حد و سطح همان چت است به نظر نمی رسد برای چنین تصمیم سرنوشت سازی ، کافی باشد بلکه تحقیق های بیشتری در این زمینه لازم و ضروری است و باید از دیگر روشها نیز که نام بردیم کمک بگیرید و با مراجعه مستقیم و حضوری به خانواده وی و اطلاع از سطح فرهنگی اجتماعی، دینی اخلاقی وی و خانواده اش اطمینان بیشتری حاصل نمایید و نیز با شناسایی دوستان نزدیک و نیز کسب اطلاع از همکاران و محل کار وی، میزان آشنائی تان را بیشتر کنید. و به طور کلی با چشمی باز و آگاهی کامل از وضعیت وی و خانواده محترمشان اقدام به چنین عمل مهم و سرنوشت سازی کنید تا در آینده دچار پشیمانی نشوید و نگویید ای کاش تحقیق بیشتری می کردم و از تناسب وی با خود اطلاع پیدا می کردم. بنابراین توصیه می شود برای انتخاب همسر و شریک زندگی برای یک عمر، ابتدا ملاکها و معیارهای همسر لایق و شایسته را مطالعه کنید و از والدین محترم تان نیز کمک بگیرید و نظرات مشورتی آنها را نیز بشنوید و درباره فرد مورد نظر تحقیق کافی (چه توسط خود و چه توسط خانواده محترمتان) بعمل آورید و به صرف برخی گفته ها و شنیده ها یا نوشته هایی که از طریق چت بدست آورده اید اکتفا نکنید.
در عین حال شما خوب می دانید خاستگاه این شیوه خواستگاری و ازدواج  فرهنگ غربی است که از بین رفتن پایه بنیادین خانواده، پای بند نبودن به ارزش های دینی و وجود تفکر لیبرالی به معنی آزادی خواهی در همه عرصه های زندگی مهمترین مشخصه آن است. طبق اظهار نظر جامعه شناسان خانواده، درغرب ازدواج به معنی زن و شوهر شدن از راه شرعی و یا قانونی با هدف زندگی طولانی با یکدیگر در حال منسخ شدن است و شکل جدیدی از کنار هم زندگی کردن زن و مرد رواج یافته که هیچ سنخیتی با فرهنگ حاکم بر کشور ایران ندارد. این نوع ازدواج یا کنار هم زندگی کردن در غرب به زندگی شریکی مشهور است که در آن زن و مرد به عنوان زن و شوهر مورد خطاب قرار نمی گیرند بلکه با عنوان شریک نزدیک (Partener) یاد می شود. آشنایی و خواستگاری و سپس ازدواج اینترنتی و چتی نیز برخاسته از چنین فرهنگی است.
حاکمیت چنین فرهنگی سبب می شود آسیب هایی را برای ازدواج اینترنتی به دنبال بیاورد به عنوان نمونه می توان به ارائه اطلاعات غلط توسط یکی از طرفین به دیگری هنگام آشنایی و خواستگاری اشاره کرد. بنابراین چگونه می توانید به اطلاعات طرف مقابلتان اعتماد کنید؟!
از آن جا که معمولا وقتی از طریق چت ارتباط برقرار شد به تدریج بیشتر شده و زمینه علاقه به یکدیگر فراهم می شود و چه بسا به وابستگی بیانجامد و در صورتی که بخواهید اطلاعات داده شده را در جلسه حضوری مورد بررسی قرار دهید و تصمیم گیری کنید چه بسا تصمیم گیریتان تحت تأثیر همان عشق و علاقه قبلی شده و نتوانید واقعیات را آن گونه که هست مشاهده کرده و تصمیم عاقلنه و واقع بینانه بگیرید. خلاصه پایه واساس ازدواجتان بر احساسات گذاشتهش شده و زندگی سست و متزلزل خواهد شد. خلاصه این که خواستگاری از طریق چت راه مطمئن معقولی نمی تواند باشد.


http://www.tebyan-hamedan.ir/islam/ar

مسایل ازدواج از دیدگاه روانکاوی

چرا تعداد ازدواج های موفق ، از ازدواجهایی که زمینه شکوفایی استعدادهای زن و شوهر ایجاد کند یا تعداد زیادی از ازدواجهایی که به حالت بی تفاوتی و خسته کننده سنتی نشده باشد این همه ناچیز است .

چرا ازدواج اغلب پایان عشق و به اصطلاح روز مرگ عشق است ؟ آیا وقتی ازدواج را محکوم می کنیم ، شکست آن را قبول می کنیم ، یا شکست خودمان را در ازدواج اگر از همان اول کار شریک زندگی مناسب انتخاب نشده باشد آینده تاریکی را می توان پیش بینی کرد . چگونه باید توجیه کرد که به جای انتخاب کسی که باید تمام عمر را با او زندگی کنیم ، اغلب کسی را انتخاب می کنیم که به اصطلاح روان رنجور ( عصبی ) از آب در آید و با ما و روحیه ما سازگار نیست . راستی چه خبر شده است ؟ آیا به نیازهای مخصوص خودمان آگاهی نداشته ایم یا نوعی عدم شناخت دیگری معمولا انتخاب در ازدواجی که آزادانه مورد پسند قرارگرفته طبق نظریه روانکاوی ممکن است به یکی از اشکال زیر باشد :

1- یک صفت یا خاصیت شریک زندگی به یکی از آرزوها و انتظارات ما جواب می دهد ودر زندگی زناشوئی هم بطور عملی یکی از آرزوهاو انتظارات ما برآورده شود . با این حال اگر بقیه صفات و قابلیت ها کنار گذاشته شوند و نقطه اشتراک چندانی با شریک زندگی نداشته باشند این وضع عجیب و غریب به طور غیرقابل اجتنابی به رابطه بادوام لطمه خواهد زد و به این ترتیب اشتباه اساسی چنین انتخابی آنجا خواهد بود که به خاطر تحقیق یک شرط و آرزوی واهی صورت گرفته است . مثلا مرد یا زنی که میل زیادی به انتخاب یک همسر زیبا داشته و براین اساس انتخاب می کند ( خصوصیات دیگر را در نظر نمی گیرد ) مطمئنا در زندگی مشترک مسئله و مشکل خواهد داشت .

2- گاهی انتخاب شریک زندگی به تعارض حاصل از آرزوهای ضد نقیض ما مربوط می شود . معمولا تصور می کنیم که از لحاظ امیالمان بیشتر به هم شبیه هستیم در حالی که چنین نیست . مثلا مردانی که با خانواده خود رابطه تنگاتنگی دارند زنی را انتخاب می کنند که چه از لحاظ خانوادگی و نژادی و چه از لحاظ ظاهری ، علائق و وضع اجتماعی اش کاملا با شان و منزلت آنها مغایر و متفاوت است . با این حال هم زمان این افراد نسبت به این تفاوت ها احساسی خوبی ندارند و بدون آنکه بدانند و متوجه شوند به زودی به دنبال فردی که آشنا تر باشد می افتند تا آن را پیدا کند . مثال دیگری از این نوع انتخاب ( بر اساس تناقضات درونی ) زنان جاه طلب و بلند پروازی که می خواهند همیشه سرکرده و فرمانده باشند ، با این حال جرات نمی کند این رویاهای جاه طلبانه راتحقق بخشد و از شوهران خود انتظار دارند به جای آنها به این رویاها جامه عمل بپوشاند .

در این صورت شوهر باید مردی کامل – بی نقص و بی عیب و مشهور باشد و از همه نظر مورد تحسین و تمجید دیگران قرار بگیرد . چنین تعارض هایی به عناوین مختلف ممکن است سبب نفرت نسبت به شریک زندگی شود . می توانیم بی عرضگی او را از این که نمی تواند آنچه برای ما اهمیت دارد فراهم کند علیه خودش به کار بریم .

3- در انتخاب شریک زندگی امیال کودکانه ای که هنوز فعال و قدرتمند هستند می توانند دخالت داشته باشند . مثلا زنی که در هفده سالگی با مردی ازدواج کرد که سی سال از او بزرگتر بود و از لحاظ ظاهر و روان شناختی به پدر محبوبش شباهت داشت . مرد مورد نظر تا چند سالی توانست زن را خوشبخت کند تا اینکه زن امیال کودکانه اش را فراموش کرد . اینجا بود که واقعا احساس کرد کاملا تنهاست و به مردی دلبستگی پیدا کرده است که با وجود اینکه از صفات بسیار دوست داشتنی برخوردار بود ولی در نظرش بی ارزش و کم اهمیت می نمود .

متوجه هستید که رابطه ای که بر چنین پایه متزلزلی پی ریزی شده باشد ممکن است راه رسیدن به سعادت و خوشبختی را مسدود کند .

تهیه کننده : ب . پاکزاد - روانسنج و مشاور

چطور بفهمیم دختری تمایل ازدواج دارد ؟

شـنیدن جواب رد از طـرف یـک زن بـرای مـردان اصـلا” مسئله خوشایندی نمی باشد. هیچ چیـز بـه انـدازه اینکه زن رویاهایتان تقاضای ازدواج شمـا را نـپـذیـرد، براییـتـان گـران تـمـام نـمی شود. پـیـش خـود تـصـور میکردید که او به شما علاقه مند است ولی احتمالا” برداشتتان از علائم علاقمندی او اشتباه بوده است.

از نقطه نظر مردان، زنان هنگام ابراز علایق رومانتیک خود بصورتی زیرکانه و پیچیده عمل میکنند(مگراینکه طرف مقابلشان خوش تیپ و پول دار باشد آنجوری که خودشان اظهار می کنند) و اکثر آنها جوابهای ضـد و نقیضی میـدهـند چون خودشان مطمئن نیستند که چـه چیزی در سرشان میگذرد.

بنابراین آنچه که اغلب آقایان به دنبالش هستند، یک سری علائم و نشانه هایی اسـت که بوسیله آنها متوجه علاقمندی حقیقی طرف مقابلشان شوند.
در زیر برخـی از نـشـانه هـای کـه می تـواند نـشانه علاقمندی یک زن باشد را مشاهده میکنید:

علائم علاقه مندی زنان :

۱- او همگام با شما استناگهان متوجه میشوید که او همه جا حضور دارد. او “بطور اتفاقی” هر کجا شما هستید پیدایش می شود، یا در راه روی محل کارتان مرتب جلوی شما قدم میزند، یا “تصادفی” به شما برخورد میکند، یا در میهمانی در اطراف شما مانور می دهد.

آنچه که او انجام میدهد تلاش برای جلب توجه شما است، و بـرای این اسـت که خود را در موقعیتی قرار دهد تا شما “قدم اول” را بردارید. مسئله اینـجا اسـت کــه بـسـیـاری از مردان نسبت به این عمل زنان بیتوجه هستند و به همین دلیـل بسیاری از فرصت ها را از دست میدهند. مردان مستقیم عمل می کنند، زنان غیر مستقیم. بنابرایـن اگر زنـی مکررا” شروع به قـرار گـرفـتـن سـر راه شـما نـمود، احتمال اینکه او اینکار را عمدا” انـجام میدهد زیاد است.

۲- او حرکاتی بخصوص انجام می دهدیک جمله قدیمی می گوید:”جسم دروغ نمی گوید.” طبیعت بشر را جوری برنامه ریزی نموده که هنـگام ابـراز عـلاقه بـی اخـتیـار شـروع بـه انـجام یـک سـری حرکات جسمانی مشخص میکند. این اعمال غیر شفاهـی از گـشاد شـدن چشم هنگام نظاره به چیزی جالب گرفته تا لبخند زدن و لمس کردن، متغیر است.

در اینجا برخی از علائم زبان جسمانی را مشاهده میکنید:
اشاره نمودن در جهت شما با پاها یا شانه ها
خم شدن به طرف شما هنگام صحبت
چشم برنداشتن از شما هنگام صحبت و گفتگو
تقلید از حرکات شما ( مثلا” اگر دست خود را روی میز بگذارید او هم همین کار را میکند.)
لبخند زدن هنگامیکه شما او را برانداز میکنید.

اگر برخی از این علائم را هنگام حضور طرف مقابل مشاهده نمودید، تقریبا” می توانید مطمئن شوید که او چراغ سبز شروع رابطه برای ازدواج را دارد به شما نشان میدهد.

۳- او هیچگاه برای شما سرش شلوغ نیستاین اصلی ترین قانون بازی عشق است. اگر زنی علاقه به برقراری رابـطـه و بـیرون رفتن با شما داشته باشد، همیشه خودش را در دسترس قرار میدهد. یـعنـی او یـک شـمـاره تلفن کاری یا آدرس ایمیل به شما خواهد داد. او در اسرع وقت به تلفـن یا ایـمیـل شـما جواب خواهد داد. او دعوت شما را برای با هم بودن خواهد پذیرفت - و اگر او در روزی که شما تعیـین کرده اید وقت نداشت، چیزی شبیـه این خواهد گفت: “خوب، این پنجشنبه نمیتونم، اما اگر اشکال نداره بندازیم برای پنجشنبه دیگه، باشه؟ ”

شـمـا هـرگـز از یـک زن عـلاقـمـند چـنین جملاتی را نخواهید شنید: ” الان واقـعـا” سـرم شلوغه”، یا “بذار بینم وقت دارم”، یا “نمیدونم بتونم بیام یا نه”

۴- او در مورد شما کنجکاو استزنی که به شما علاقمند است دوست دارد همه چیزتان را بداند ( تا بتواند در این مـورد با دوستان دخترش صحبت کند). او درمورد خانواده،پیشینه،سلیقه غذایی، موسیقی، فیلم و مسائل گوناگون شما پرسش خواهد کرد. انگیزه اصلی او این اسـت کـه عـلایـق شما را بشناسد تا بتواند خود را دارای علایق مشــتـرک بــا شما نموده و پـیـوسـتـگـی بیشتری با شما ایجاد کند- اگر از قایق سواری خوشتان نمیآید، او نیز ناگهان از این کار متنفر می شود.

۵- او وضعیت مالی شما را می سنجدزن علاقمند دوست دارد منابع و بنیه مالی همسر آینده خود را مورد سنجش قرار دهد. سؤالاتی مانند: “کجا زندگی میکنی؟”، “چه ماشینی داری؟” و “شغلت چیه؟” مـیتواند نشانه علاقمندی وی باشد. اگر پاسخ این سؤالات مطابق با “استانداردهای” او باشــد، علائم بعدی ظاهر خواهند شد وگرنه او در غباری از مه فرو خواهد رفت.
توجه :
البته پیشنهاد ما این است که اگر دیدید دختری خیلی چشم به مال و اموال شما دوخته، اصلا وقت خود را برای چنین دختری صرف نکنید زیرا او همسر خوبی برای شما نخواهد شد بلکه در موقع دارایی همدم پول شما خواهد بود و در موقع تنگدستی مته ای بر اعصاب شما.

۶- او در مورد آینده صحبت میکندیک زن علاقمند همیشه دوست دارد در مورد نقشه های آینده و کارهایی که میتوانید با هم انجام دهید اشتیاق نشـان مـی دهد. درواقع او اغلب چیزی شـبـیـه ایـن میـگـویـد: “وای… تـو هـم از پارک خوشت میاد؟ باید یه بار با هم بریم .” اگر او چنین عمل نمود، شک نکنید که دوست دارد ازش بخواهید با شما بیرون برود.

۷- او بیقراری و بی تابی میکنداگر او واقعا” علاقمند باشد، همانند یک گربه دور و بر شما دستپاچه و بیقرار خواهد بود، بخصوص هنگامیکه شما نتوانید متوجه علائم اشتیاق او شوید. البته ممکن است که ذاتا” یک شخص خجالتی نرمال باشد - اگر او فقط پیش شما بی قراری میکند، احتمالا در سرش فکر ازدواج دارد.

۸- او نسبت به زنان دیگر، حسادت می ورزدیک زن سعی می کـند از مـرد مـورد علاقه خود همانند یک عقاب مراقبت نموده و او را با چنگ و دندان حفظ کند.

نشانه های فوق ممکن است لزوما” دلیل بر علاقـمـندی یک زن نـبـاشد چـون بـرخـی از زنان کلا” با دیگران حالتی دوستانه دارند اما اگر تـعـداد زیـادی از ایـن عـلائم را در فـردی مشاهده نمودید میتوانید به خود امیدواری دهید و به دلتان صابون بزنید

قانونهای طلایی برای ازدواجی موفق

در مـراسم ازدواجی که اخیـراً شـرکت کـرده بـودیـم، بـا زوج
خـوشبـخـتی آشـنـا شــدیم که به تازگی پنجاه و چهارمین
سـالـــگرد ازدواجشان را جشن گرفته بودند. حدوداً هشتاد
سـاله بـودند. مـمـکن اســت مضحک بنظر برسد، ولـی باید
بگویم که واقعاً زوج جذابی بودند. طریقه لبخند زدنشان بـه
هـمـدیـگر کـوچکـترین شباهتی به یک زوج مسن نداشت،
بیشتر شبیه تازه عروس و داماد ها بودند.

به تازگی کتاب "نیمه دوم ازدواج" را مـطـالـعـه کــرده بودند.
ما واقعاً تحت تاثیر قرار گـرفته بودیم، به خصوص زمــانی که
گـفـتـنـد هــنوز در حــــال شناختن همدیگر هستند و دنبال
راه هـایــــی برای شاد کردن همدیگرند. ما به همدیگر نگاه
می کردیم و بدون گفتـن حــرفی متــوجـــه شـــدیم که آنها
می توانند مشاوران ازدواج جدید باشند.

در واقع، سال های زیادی بود که تحت تاثیر نوشته ها و دوستی آقای خشایار و خانم رومینا وطن دوست قرار داشتیم. خانواده وطن دوست اولین کسانی بودند که همزمان با دکتر مقدم مسئله ی تقویت و غنی سازی ازدواج را در کانونهای ازدواج مطرح کردند. خانواده وطن دوست با تجربه هایی که در زمینه های رفتار گرایی، مشاوره ازدواج و آموزگاری داشتند، متوجه شده اند که با گذر زمان آن هایی که در ازدواجشان دچار مشکلاتی هستند، از اطرافیان درخواست کمک خواهند کرد، که معمولاً بسیار دیر است. بنابراین در چهلمین سالگرد ازدواجشان، آن ها تصمیم گرفتند که انجمن زوجین برای تقویت ازدواج ها که سازمانی بین المللی برای بهبود و پیشرفت ازدواج ها است را راه اندازی کنند.

هیچوقت اولین ملاقاتمان با خانواده وطن دوست را فراموش نمی کنم. در یک کنفرانس آموزشی در شیراز شرکت کرده بودیم. اولین شبی که همراه با خشایار و رومینا شام صرف کردیم، خیلی سریع متوجه برقی که هنگام نگاه کردن به همدیگر در چشمانشان می درخشید شدیم. جرقه ای که در چشمانشان بود به ما هم سرایت کرد و قبل از اتمام کنفرانس هر دوی ما هم عقیده بودیم که آن الگویی که برای ازدواجمان در پی اش بودیم را یافته ایم. آیا شما نیز چنین زوجی را می شناسید؟ اگر نمی شناسید، به شما توصیه می کنیم که در جستجوی یکی از آنها باشید!

اگر می خواهید ازدوجی پر دوام و سعادتمند داشته باشید، به اطرافتان کمی نگاه کنید تا با زوج هایی با سن و سال بیشتر از شما که ازدواجی موفق داشته اند آشنا شوید. و زمانی که زوج هایی موفق که 50 سال از ازدواجشان می گذرد صحبت می کنند، فقط گوش کنید.

مهرداد عزیز با ارائه لیستی که شامل 10 دستور العمل برای داشتن یک زندگی شاد است و توسط زوج خوشبختی که پنجاهمین سالگرد ازدواجشان را از سر می گذرانند نوشته شده است، ما را در این راه کمک کرده است. ببینید شما چه تعدادی از این قانون ها را در زندگیتان اجرا می کنید.


1- هیچوقت هر دو در یک زمان عصبانی نشوید.

2- هیچوقت سر همدیگر فریاد نزنید مگر وقتی که خانه تان آتش گرفته باشد.

3- اگر قرار است یکی از شما در یک بحث پیروز شود، بگذارید که آن برنده همسرتان باشد.

4- اگر می خواهید انتقاد کنید، این کار را با عشق انجام دهید.

5- هیچوقت اشتباهات گذشته را دوباره وسط نکشید.

6- از همه دنیا به خاطر همسرتان بگذرید.

7- تا بحثی را به سرانجام نرسانده اید، به خواب نروید.

8- سعی کنید حداقل روزی یکبار حرفهای محبت آمیز به شریک زندگیتان بزنید.

9- اگر خطایی مرتکب شده اید، آن را بپذیرید و عذر خواهی کنید.

10- به یاد داشته باشید که برای منازعه همیشه دو نفر لازم است.

کسی می گفت تفاوت یک ازدواج موفق با یک ازدواج ناموفق در این است کــــه در مورد دوم بـعضی حرفها ناگفته می ماند. بنابراین این راهنمای ازدواج را با کلمات حکیـمـانــه اُدگن نَش به پایان می رسانیم:

"بـرای اینکه جام شراب زندگیتان همیشه لبریز ازعشق باقی بماند، میـبــایست زمانی که حق با شما نیست، خطایتان را بپذیرید و زمانی که حق با شماست، سکوت اختیار کنید."


برگرفته از مردمان

5 اشتباه زنان که باعث تنها ماندن آنها میگردد نویسنده: نیلوفر

اگر در یافتن جفت خود منتهای کوشش خود را نموده ایـد
و در این زمینه بموفقیت چندانی دست نیافته اید، ممکن
است وقت آن رسیده باشد که درباره دیدگاهتان نسـبــت
بجستجوی عشق حقیقی تجدید نظر کنید. در این بخش
با پنج اشتباه متداول زنان در بازی عـشق آشنا میشوید.
اگــر بـرخـی از ایـن دلایــل بــرایــتـان آشــنــا بــود، خـود را
سرزنش نکنید. فقط بدانید که لیاقتتان بیشتر بوده و عهد
ببندید که برای بهتر بودن تغییر نمایید.



1- اگر فکر کنید که عشق هرگز شما را پیدا نخواهد کرد، چنین نیز خواهد شد بسـیـاری از زنـان نـاامـیدیـهــای رومانتیکشان آنها را متقاعد نموده که برای ایـنـکه مـورد محبت و توجه دیگران قرار بگیرند، به صـورت ذاتــی چیزی درونشان وجود ندارد. آنها مثلا میگویند: "کی حاظر میشه با من ازدواج کنه؟ مطمئنم که تا آخر عمرم تنها میمونم."

بطور واضح چنین زنانی همانند من و شما شایسته و سزاوار عـشق هستند. ( بله، ما سزاواریم!) اما آنها دارای مشخصه ای ترسناک می باشند که می تـوانـد بـرای سـالهای متمادی باعث تنها ماندنشان گردد: "پیشگویی کامبـخش." یعنی مسـئـلـه ای واقعـیـت می یابد چون مردم  انتظار واقعـیتش را داشته و بگونه ای رفتار میکـنند کـه باعث اتفاق افتادن آن گردد. پیشگویی کامبخش مسری نیست اما سبب میگردد تا ارتـباطات بالقوه به سویی مخالف بحرکت درآیـنـد. آن یـک بیـماری مـوذی اسـت. بـطور فیــزیکی، بیمار را دست نـخورده باقی میگذارد. اما هر قدر فردی بیشتر بگوید، "من هرگز عشقی نخواهم یافت،" احتمال وقوع چنین انتظاری افزایش میابـد. بـطور متـضـاد، هـر انــدازه افق دیدگاه کسی روشنتر باشد -- " من چنـان آدم شـاداب و بـا طــراوتی هستم که حتما همدمی پیدا خواهم کرد" -- پیشگویی آینده رومانتیک او نیز روشنتر خواهد بود.

اگر شما جزء کسانی هستید که افکارشان از دریغ و افسوس پر شده است،دست بکار شوید: مجله ای تاسیس کنید. هر روز چیزی دوست داشتنی درمورد خودتان بنویسید. این کار به مرور زمان آسان تر خواهد شد. حتی می تـوانید با برخی از دوستان نزدیک یا اقوام خود هم فکری نمایید تا آنها بتوانند دلایلی که فکر می کـنند باعث خوشبختی یک مرد با داشتن شما میگردد را بیان نمایند. علت این تقاضای خـود را برای آنها بیان کنید، آنـها نـیـز احتمالا از کمک کردن به شما خوشحال خواهند شد. هرگـاه فـکـری مـنـفـی در شرف حمله به ذهنتان قرار گرفت، آنرا با فکری مثبت جایگزین نمایید.

2- ایده بد بودن همه مردان را لگد کوب کنیدخبر خوب: نسل مردان خوب منقرض نشده است. آنها هنوز بطور وسیع یافت میشوند. نـکتـه ایـن اسـت کـه بـیـاموزیـد یـک مرد شایسته را هم تشخیص دهید و هم بخواهید. سحر یکی از دوستان من میگوید: "چنـدین سال جذب مردانی میشدم که ماموریتشان اذیـت کردن من بود. از زد و بندهایشان معلوم بود. وقتی میگفتند با من تماس میگیرنـد هیچگاه این کار را انجام نمیدادند، مرتب دروغهای احمقانه به هم میـبافتـند، می گفتند که مرا دوست دارند بعد به سراغ زنان دیگر می رفتـنـد. حـتی یکی از آنهـا می خواست بهترین دوست من را از راه بدر کند." سحر مرتب سرزنش میکـرد کـه رابطه هایش مملو از تقلب و فریبکاری بوده است: هیچ مردی نمی تـواند خـوب و با وفا باشد. تا اینکه او در مراسم عروسی دختر عمویش شرکت کرد. او گفت: "سـامان، داماد عسل، بهترین مرد دنیاست او حـتما عسل را خوشبخت و برای خوشحال کردن او زندگی خواهد کرد. وقتی برق شیرین و دوست داشتنی چشمان سامان را دیدم، بــا خـودم عهد بستم که روزی با مردی آشنا شوم که همانند گنجینه به من نگاه کند."

سحر وقفه ای در روابط خـود ایـجاد نموده و درباره وسـواس فـکریش نـسبت به مردان بد کمی به تفکر پرداخت. او میگوید: "پدرم  آدمی خوشگذران و به عنـوان یـک شـوهر و یـک پدر سرد و بی مسؤلیت بود. وقتی 10 سال داشتـم مـا را تـرک کـرد. بعد از آن گه گاهی که او را میدیدم، برای جلب توجه او چرخ و فلک مـیرفتم. وقتی برای داشتن دوست پسر بـه انـدازه کـافی بـزرگ شـدم، بصورت مجازی با افرادی ارتباط برقرار می کـردم کـه دارای اخلاقیات پدرم بودند. زمانیکه به خودم آمدم و فهمیدم که چه کاری دارم انجـام میدهـم، بـا مردانی روبرو شدم که آنچنان هم زرق و برقی و غیر قابل اطمینان نبودند."

امروز سحر نامزد دارد -- شخصی هم تیپ سامان. او میگوید: " نمیتوانم باور کنم که آن هـمه وقـت را با مردانی تلف کردم که همانند یک شیء بی ارزش با من رفتار میـکـردند. امـا ارزش آن را داشت، چون فکر میـکنم در نهایت به من آموخت که قدر یک مرد خوب را بطور حقیقی بدانم."
 


3- بعد از من تکرار کنید: عشق مترادف با افسار به دست گرفتن نیست
وقتی سارا، یک گرافیست 29 ساله در مجله خانواده، با نامـزد خـود آشـنـا شـد، گـویـی رویایی به حقیقت پیوست. در تصورات سارا او و نامزدش سعید میبایست همه کارها را با هم انجام میدادند. سعـیـد ایــده متفاوتی داشت. سارا میگفت: " تصور میکردم وقتی به هم رسیدیم، سعید بازی بیلیارد دو بار در هفته و نیز بیرون رویهای بعد از کار خـود را با دوستانش کنار خواهد گذاشت. شغل ما وقت آزاد زیادی برایمان باقی نمی گـذاشت. نباید این وقت اندک را تلف دیگران میکردیم."

اینکه از شریک زندگی خود بـخواهید 24 سـاعـت روز و 7 روز هـفـتـه بـا شـما بـاشد واقع گرایانه و منـصـفـانـه نـیـسـت، بـا ایـن وجـود مـانـنـد سـارا بـسیـاری از زنان اگر مردشان نیازهایی داشته باشند (مثلا کارها و یا خلوت های مردانه) که نتوان بوسیله رابـطـه بـه آنها جامع عمل پوشاند، احساس دل شکستگی و ترک شدگی مینمایند.

سستی و نیازمندی سارا منجر شد به اینکه سعید احساس کند گویی تحـت بازداشت خانگی قرار دارد. و فرقی ندارد که زندان چقدر با شکوه و مـجلل بـاشـد، زنـدانی بالاخره میخواهد خود را رهایی دهد. بین زوجین شکاف و جدایی ایجاد میشود.

شاداب ترین زن و شوهرها برای رشـد یـافتـن به یکدیگر اجازه نفس کشیدن می دهند. هرقدر جدایی زندگی آنها پویاتر باشد (در زمینه های مشاغل، سرگرمی ها، دوستان)، وقتی بهم میرسند مجبور خواهند بود مقدار بیشتری را با یکدیگر تسهیم کنند.

4- مرتکب عهدشکنی عاطفی نشویداین حیاتی است که شریک زندگیتان فردی باشد که شما در مورد او با نزاکت و مهربانی رفتار کنید. اگر تمامی جوکهای مورد عـلاقه و داستـانـهای "روزهــای بــد گذشته" خود را برای یکی از دوستان و یا همکاران مرد خود تعریف کنید، وقتی به خانه برمیگـردیـد بـرای شوهرتان چه چیزی باقی خواهد ماند؟ ممکن است عاقلانه به نـظـر نـرسـد، امـا وقـت و انرژی هر فردی دارای ارزش و اهمیت ویژه ای است و مـقـدار زیـاد آن در یـک رابـطه باعث تداوم می گردد -- و اگـر شما وقت و انرژی خود را با فرد دیگری صرف کنید بطور بالقوه به رابطه خانوادگی خود لطعمه خواهید زد. بـدتر آن اسـت کـه تـوسـط بـرقـراری رابطه با یک دوست و یا همکار مرد، اعـتـماد و اطـمیـنـان شـوهرتان را از خود سلـب نـمـوده و بـدیـن ترتیب با بی وفایی او را آزار دهید. آذر یـک سرآشپز 34 سـالـه میـگوید: "بعد از گذشت 6 سال از ازدواجمان شوهرم حمید و من شروع بـه فـاصـلـه گـرفـتـن نمودیم. مشکل جدی نداشتیم، اما دیـگر او نـفـر اولی نبود که وقتی اتفاقی خوب یا بد می افتاد برایش تعریف میکرم. این افتخار نصیب رضا، همسایه مان، شده بود."

آذر هیچگـاه بـا رضـا رابطه جنسی نداشت اما آنها رابطه ای صمیمی را آغاز کرده بودند، مثلا آذر به سعید گفته بود که شوهرش موی مصنوعی بر سرش میگـذارد و سـعـید این موضوع را به عنوان جوک در خانه همسایه دیگرش در کنار باریکیو مـطـرح نـمـود. حـمـیـد وقتی شنید بالای سر کباب و مشروب در خانه همسـایـه در مـورد مسـائـل خصوصی او مضحکه می شـود، شـوکـه شـد و احـسـاس کـرد بـه او خیانت شـده. او همسرش را به بی وفایی متهم نـمود و نـاگـهان بـزرگـتـرین دعوای ممکن بین زن و شوهر رخ داد. آن دو مسائل را حل و فصل کردند، اما به آذر به بهای گـزافـی یـادآوری شد که ازدواج باید رابطه شماره یک او در زندگیش قلمداد گردد.

5- اگر فکر میکنید که همیشه حق با شماست، در اشتباه هستیدوقتی شیرین، یک دختر 29 ساله از شیراز، با نامزد خود علی آشنا شد، خوشحال بــود که با او وجوه مشترک بسیاری دارد. هر دو وکیل بودند، به ورزش شنا، اسکی و شطرنج عشق می ورزیدند. همچنین هر دو سرسـختانه مـغـرور و پـرمـبـاهـات بـودنـد. شـیـریــن میگوید: "همه چیز علی خوب و کامل بود بجز یک عیب بسیار بزرگ. همیشه فکر میکرد حـق بـا اوسـت و میخواست حرفش را به کرسی بنشاند -- خواه این که کدام رستـوران همبرگر بهتری دارد و خـواه کـدامـیـک از مـا بـخاطر دعوای قبلی اول عذرخواهی کرده. آن چیزی که خیلی دیر متوجه شدم این بود که من هم بهمان بدی هستم. نمی توانستم قبول کنم که فراموش کرده ام پیغام مهم تلفنیش را بـه او بـدهـم و یـا خـواسـتـه منـتقل شدن او به تهران را باید جدی می گـرفــتم. من دوست داشتم در شیراز بمانم و این کل موضوع بود. او یا باید من را ترجیح میداد یا تهران را."

علی تهران را تـرجیح داد. اگـر شـمـا و یـا شوهرتان هرگز نـتوانید اشتباه خود را بپذیرید، ممکن است به کامیابیهای کوچکی دست پیدا کنید، اما هـرگز رضـایـت واقعی را بدست نخواهید آورد. معذرت خواهی نشانه ضعف نیست بلکه عشق یعنی گـهــگاهـی مجبور شوید بگویید که متاسفید.