بررسی اصولی روابط زناشوئی

آموزش مسائل زناشوئی و مسائل مربوطه به آن

بررسی اصولی روابط زناشوئی

آموزش مسائل زناشوئی و مسائل مربوطه به آن

اعتیاد به سکس

نویسنده: دکتر بهنام اوحدی

واژه‎ی اعتیاد به سکس، برای نخستین بار در دهه‎ی 1980 میلادی مطرح شد. این واژه برای توصیف افرادی به کار گرفته می‎شد که به گونه‎ای وسواسی در پی تجارب جنسی بوده و چنان‎چه نمی‎توانستند نیازهای جنسی‎شان را ارضا کنند، رفتارشان مختل می‎گشت. در واقع، این مفهوم از الگوی وابستگی (اعتیاد) به داروها (مواد) یا رفتارهایی چون قمار برگرفته شده است. وابستگی (اعتیاد) به سکس در این جا به معنی وابستگی روان شناختی، وابستگی جسمی و وجود نشانه‎ها و علایم سندرم ترک (محرومیت) در صورت عدم دست‎رسی به دارو (ماده) یا ناکامی رفتار (مانند قمار) است.

افراد بسیاری دیده می‎شوند که همه‎ی کوشش‎ها و رفتارهایشان در زندگی معطوف به جست‎وجوی رابطه‎ی جنسی است؛ زمان زیادی را صرف چنین رفتاری می‎نمایند و اغلب تلاش می‎کنند که این رفتار را متوقف کنند ولی در عمل، توانایی این کار را ندارند. شاید بسیاری برای نخستین بار با چنین واژه‎ای رو به رو شده باشند اما این پدیده، برای شمار فراوانی از درمان‎گران کاملاً شناخته شده است. این افراد، کوشش فزاینده و مکرری انجام می‎دهند که رابطه‎ی جنسی داشته باشند و چنان‎چه در این تلاش‎ها پیروز و کامیاب نشوند، دچار ناراحتی و رنج و عذاب می‎شوند. می‎توان گفت که وابستگی (اعتیاد) به سکس، یک مفهوم اکتشافی مفیدی است که درمان‎گر را برای علت زمینه‎ای این رفتار، هشیار می‎سازد. معتادین جنسی نمی‎توانند تکانه‎های جنسی خود را کنترل کنند. این تکانه‎ها طیف کاملی از رفتار یا تخیلات جنسی را در بر می‎گیرد. سرانجام، نیاز به آمیزش و به طور کلی هر گونه فعالیت جنسی، افزایش می‎یابد و میل مداوم به رابطه‎ی جنسی، تنها انگیزه‎ی رفتار فرد می‎شود.
در سابقه‎ی شخص، معمولاً الگوی درازمدتی از این رفتار وجود دارد که شخص بارها تلاش داشته تا آن را متوقف کند، ولی موفق نشده است. هر چند ممکن است پس از چنین اعمالی، فرد دچار پشیمانی و احساس گناه و عذاب وجدان شود، ولی چنین احساساتی برای پیش‎گیری از بروز دوباره‎ی این رفتار، کافی نیستند. ممکن است بیمار بیان نماید که در دوره‎های پر استرس یا هنگام تنش، اضطراب و خشم، نیاز بیشتر و شدیدتری در خود برای برون ریزی احساس می‎نماید.
به طور کلی، بیشتر اعمال شخص در این زمینه، با ارگاسم پایان می‎یابد؛ هر چند این یک قانون و اصل کلی نیست و رفتار جست‎وجوی رابطه‎ی جنسی به میزان زیادی با تهییج و تحریک همراه است که نیاز و الزامی به رسیدن به ارگاسم ندارد.
در نهایت، فعالیت جنسی با زندگی زناشویی، اجتماعی یا حرفه‎ای شخص تداخل می‎کند و سبب از دست رفتن کارکرد شخص در این زمینه‎ها می‎شود.
علایم و نشانه‎های وابستگی (اعتیاد) به سکس را می‎توان این چنین فهرست نمود:
1) رفتار خارج از کنترل
2) پیامدهای قانونی، پزشکی و بین فردی نامطلوب و زیان آور
3) پی‎گیری همیشگی رفتار جنسی پر خطر یا رفتارهای خود تخریبی
4) کوشش‎های مکرر برای متوقف نمودن رفتارهای جنسی
5) وسواس فکری و تخیلات جنسی – آمیزشی
6) نیاز برای حجم فزاینده‎ای از فعالیت‎های جنسی
7) تغییرات خلقی شدید در ارتباط با فعالیت جنسی (افسردگی، خوشی، …)
8) صرف زمانی غیر عادی برای دست‎یابی به رابطه‎ی جنسی، شهوت انگیز بودن یا رهایی از تجربه‎ی جنسی
9) تداخل رفتار جنسی با فعالیت اجتماعی، شغلی یا تفریحی
به طور کلی، انحرافات و هنجار گسیختگی‎های جنسی، در افراد دچار وابستگی (اعتیاد) به سکس بیشتر دیده می‎شود. ویژگی‎های اصلی این انحرافات عبارتند از: رفتار یا میل شدید و عود کننده‎ی جنسی مانند نمایش‎گری، یادگار خواهی، مالش، آزارگری، آزارخواهی، مبدل پوشی، تماشاگری جنسی، بچه‎‎خواهی. این انحرافات، همراه با ناراحتی قابل ملاحظه‎ی بالینی هستند و تقریباً همیشه در روابط بین فردی اختلال ایجاد می‎کنند و اغلب به مشکلات قانونی منجر می‎شوند. ولی اعتیاد به سکس ممکن است افزون بر انحرافات جنسی، شامل رفتارهایی نظیر آمیزش جنسی و خودارضایی باشد که البته طبیعی و بهنجار تلقی می‎شوند، به جز مواردی که کنترل نشده یا بی‎بندوبار باشد.
در بسیاری از موارد، اعتیاد به سکس، مسیر نهایی و مشترک انواعی از اختلالات دیگر است. افزون بر انحرافات جنسی که اغلب وجود دارند، ممکن است اختلال روانی عمده‎ای چون اسکیزوفرنی نیز وجود داشته باشد. اختلال شخصیت جامعه ستیز
و اختلال شخصیت مرزی نیز شایع هستند.
گه‎گاه، اعتیاد به سکس با اختلال روانی دیگری همراه می‎شود. برای نمونه، وابستگی (اعتیاد) به سکس می‎تواند با وابستگی (اعتیاد) و سوء مصرف مواد مخدر و محرک، اختلالات خلقی (چون افسردگی، سرخوشی و …) و اختلالات اضطرابی (چون هراس‎ها، وسواس‎ها و …) توأم گردد.
«دون ژوآنیسم» و «نیمفومانیا» دو واژه‎ای هستند که پیرامون وابستگی (اعتیاد) به سکس باید مورد اشاره قرار گیرند. دون ژوآنیسم را گاه برابر اعتیاد به سکس مردان قرار داده‎اند. گفته می‎شود دون ژوآن‎ها از فعالیت‎های جنسی خود برای پوشاندن احساسات عمیق حقارت استفاده می‎کنند. برخی از آن‎ها، تکانه‎های ناخودآگاه همجنس گرایی داشته و با روابط جنسی وسواسی با زنان، این تکانه‎ها را انکار می‎کنند. این مردان، می‎خواهند خود را از لحاظ جنسی، پر کار نشان دهند و اغلب پس از رابطه‎ی جنسی، دیگر تمایل و علاقه‎ای به آن زن ندارند.
نیمفومانیا، معادل اعتیاد به سکس زنان و به مفهوم میل مفرط یا بیمارگونه زن برای آمیزش جنسی است. به طور معمول، زنان دچار این حالت، یک یا چند اختلال کارکرد جنسی (اغلب شامل اختلال ارگاسمی زنانه) داشته‎اند. زن مبتلا، اغلب ترس شدیدی در مورد از دست دادن عشق داشته و می‎کوشد با انجام این اعمال، نیازهای وابستگی (و نه تکانه‎های جنسی) خود را ارضا کند.
همه‎گیر شدن بیماری وابستگی (اعتیاد) به سکس در یک جامعه، شرم و آزرم اجتماعی را خدشه‎دار نمود، و به از دست رفتن چارچوب‎های اخلاقی – معنوی، رشد انحرافات و آسیب‎های اجتماعی و ویران گشتن جایگاه الهی – انسانی سکس می‎انجامد. اپیدمی وابستگی (اعتیاد) به سکس، نه تنها بحران‎های فرهنگی – روانی – اجتماعی، بلکه بحران‎های اقتصادی را نیز پدید آورده و ساعات و دقایق فراوانی از «زمان کار و انرژی ملی» را هدر می‎دهد.
درمان وابستگی (اعتیاد) به سکس، مانند الگوی درمان وابستگی (اعتیاد) به مواد مخدر بر پایه‎ی درمان‎های روان شناختی و روان پزشکی چون روان درمانی‎های متنوع و دارو درمانی‎های مختلف انجام می‎شود.

دین با آموزش مسائل جنسی مشکل ندارد

سه هفته قبل در همین صفحه گزارشی از همایشی با عنوان <رابطه جنسی طبیعی> که به ابتکار دکتر مجد، روانپزشک و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران و موسس اولین مرکز مشاوره جنسی در ایران، در سالن همایش بیمارستان میلاد در تهران برگزار شده بود، خواندید.از آنجا که<سلا‌مت> تنها رسانه ای بود که گزارشی از این همایش را درج کرد ، چاپ این گزارش بازخورد‌های مختلفی داشت. هفته گذشته هم بخش فارسی سایت بی.بی.سی. گفتگویی با دکتر مجد در همین مورد ترتیب داد.
در این گفتگو، دکتر مجد هدف خود از برگزاری این سمینار را این طور توضیح داد: <ما به عنوان مشاورین خانواده متوجه شدیم که خیلی از گرفتاری‌های زندگی زوج‌های جوان ما که منجر به طلاق می شود، به دلیل عدم برخورداری از آگاهی و دانش کافی در مورد روابط جنسی است. بنابراین مدتی است که شروع کردیم به آموزش. این سمینار هم در همین زمینه و با مجوز رسمی وزارت ارشاد و برای عامه مردم برگزار شد.>
دکتر مجد در مورد ناآگاهی مردم ایران از مسائل جنسی گفت: <در ایران متاسفانه در مورد روابط جنسی کم اطلاعات داده شده و اگرهم اطلاعاتی داده شده، به صورت علمی - تخصصی بوده که برای مردم عادی غیرقابل دسترس است.> وی توضیح داد که منظور او از عدم اطلاع، <به معنی ندانستن این مسئله است که یک رابطه جنسی سالم چیست، وظایف مرد و زن نسبت به همدیگر چیست و طی مراتب جنسی چه مسئولیتی برعهده هر طرف قرار دارد.>
بیان چنین مسائلی ، با توجه به نوع مطالب، در کشور ما همواره یک مشکل اساسی بوده است. دکتر مجد با اشاره به این مشکل‌هم گفت: <ریشه اصلی، مشکل فرهنگی است. در همه جوامع یک‌سری مسائل وجود دارد که تابو بوده و مردم در موردش صحبت نمی کنند، حالا یا خجالت می کشند یا دلیلی دیگری دارد. مشکل یک‌سال یا دو سال هم نیست بلکه به قرن‌ها قبل بر می گردد.> و برای حل این مشکل هم از تجربه های شخصی خود یاد کرد: <برای مردم عادی، ما سعی کردیم به نحوی برخورد کنیم که مخاطبین ما فکر نکنند که درباره موضوع خاصی داریم حرف می زنیم و از ایجاد حساسیت جلوگیری کردیم.>
ولی مگر چند تا از این سمینارها در سال برگزار می شود و مگر چند نفر از مردم می‌توانند در چنین جلساتی شرکت کنند؟ دکتر مجد در مورد اهمیت آموزش عمومی مسائل جنسی گفت: <ما باید این اصول را به همه، مخصوصا جوان‌ها به زبانی ساده آموزش بدهیم تا از خیلی از مشکلات در آینده جلوگیری شود، مخصوصا در دوره و زمانه ای که کسی به آنها آموزش نمی دهد و ما با مشکلی مثل ایدز روبرو هستیم.> وی تاکید کرد: <دین اسلام با موضوع آموزش به هیچ وجه مشکلی ندارد واتفاقا تشویق هم می کند. من در این زمینه پیشنهاداتی را به مقامات مسئول ارائه دادم که فکر می کنم تا چند سال دیگر مطالبی در این زمینه وارد کتاب‌های درسی شود.>
نقش پدر و مادر در آموزش البته غیرقابل انکار است. به گفته دکتر مجد باید مادران و پدران اطلاعات جنسی را که خودشان بلد هستند و در زندگی خودشان تجربه کرده اند، به فرزندانشان یاد بدهند ، نباید فکر کنند که در میان گذاشتن این اطلاعات با فرزندان یا حرف زدن در مورد این مسائل باعث انحراف اخلاقی می‌شود. در این زمینه دکتر مجد از خودش مثالی آورد: <من و همسرم درباره این مسائل از همان بچگی با دخترمان صحبت کردیم و او بعدا در مدرسه به تشویق معلم امور تربیتی اطلاعاتش را در مورد بلوغ با بقیه هم سن و سال‌هاش در میان گذاشت که خیلی مورد تشویق و قدردانی مدرسه قرار گرفت و امیدوارم که همه خانواده ها این کار را بکنند.>

:: آقایان ها و خانم ها مثل چی هستند ؟؟ ::

 
 برخی خانم ها مثل چی هستند ؟


خانم ها مثل رادیو هستند
هر چی می خواهند می گویند ولی هر چه بگویی نمی شنوند

خانم ها مثل شبکه اینترنت هستند
از هر موضوعی یک فایل اطلاعاتی دارند

خانم هامثل چسب دوقلو هستند
اگر دستشان با گوشی تلفن مخلوط شد, دیگر باید سیم را برید

خانم ها مثل موتور گازی هستند
پر سر و صدا , کم سرعت , کم طاقت

خانم ها مثل رعد و برق هستند
اول برق چشمهاشون می رسه , بعد رعد صداشون

خانم ها مثل لیمو شیرین هستند
اول شیرین و بعد تلخ می شوند

خانم ها مثل موبایل هستند
هر وقت کاری مهم پیش می آید در دسترس نیستند

خانم ها مثل گچ هستند
اگر چند دقیقه مدارا کنید آنچنان سخت می شوند که هیچ شکلی نمی گیرند

خانم ها مثل کنتو ر برق هستند
هر از چند سالی یکبار سن آنها صفر می شود

خانم مثل فلزیاب هستند
هرگاه از نزدیکی طلافروشی رد می شوند عکس العمل نشان می دهند

خانم ها خیلی زرنگ هستند
آنقدر جنگیدند تا جایزه صلح را گرفتند
 


مرد ها مثل چی هستند ؟


: مردها مثل «
مخلوط کن » هستند. در هر خانه یکی از آنها هست ولی نمیدانید به چه درد میخورد
: مردها مثل «
آگهی بازرگانی » هستند. حتی یک کلمه از چیزهائی را که میگویند نمیتوان باور کرد
: مردها مثل «
کامپیوتر » هستند. کاربری شان سخت است و هرگز حافظه ای قوی ندارند
: مردها مثل «
سیمان » هستند. وقتی جائی پهنشان میکنی باید با کلنگ آنها را از جا بکنی
: مردها مثل «
طالع بینی مجلات » هستند. همیشه به شما میگویند که چه بکنید و معمولاً اشتباه می گویند
: مردها مثل «
جای پارک » هستند خوب هایشان قبلا" اشغال شده و آنهائی که باقی مانده اند یا کوچک هستند یا جلوی درب منزل مردم
: مردها مثل «
پاپ کورن » ( ذرت بو داده ) هستند. بامزه هستند ولی جای غذا را نمی گیرند
: مردها مثل «
باران بهاری » هستند. هیچوقت نمیدانید کی می آیند ، چقدر ادامه دارد و کی قطع میشود
: مردها مثل «
پیکان دست دوم » هستند. ارزان هستند و غیر قابل اطمینان
: مردها مثل «
موز » هستند. هرچه پیرتر میشوند وارفته تر میشوند
: مردها مثل «
نوزاد » هستند. در اولین نگاه شیرین و با مزه هستند اما خیلی زود از تمیز کردن و مراقبت از آنها خسته می شوید

 

:: انواع خانوم های نامطمئن(فقط آقایون بخونن) ::


باید از خود در مقابل خانم هایی که در لیست زیر می بینید، به شدت محافظت کنید، تا بتوانید درقرارهای ملاقات خود یک قدم به سمت موفقیت نزدیک تر شوید



۱- خانم های فمینیست: این دست از خانم ها تصور می کنند که تمام ناخوشی های زندگی از مردها نشات می گیرد و آنها تصور می کنند که وجود خانم ها، فرشته وار است و می توانند تمام دنیا را عوض کنند، البته فقط در صورتیکه معضل "مردسالاری" از جلوی پای آنها برداشته شود. رفتار این مدل خانم ها با آقایون اصلا مناسب و قابل قبول نمی باشد. شما می توانید آنها را به راحتی از شعار معروفشان تشخیص بدهید، چرا که همیشه زیر لب زمزمه می کنند : "تمام مردهابه لذت خود فکر می کنند." بهتر است در هر شرایطی از آنها دوری کنید.



۲ - خانم های پولکی خیلی ساده و راحت: او تنها به خاطر پول با شما رابطه برقرار می کند. او خیلی زود با شما صمیمی می شود. آنها از آقایون انتظار دارند که تمام هزینه های زندگی آنها را برآورده سازند، تنها به این دلیل که آنها از نظر زیست شناختی مونث هستند. آنها تصور می کنند که یک مرد باید هزینه نوشیدنی، شام، مسافرت، گل، جواهر و .. را بپردازند بدون اینکه هیچ گونه وظیفه جبران و یا تلافی بر گردنشان بیفتد. او هیچ چیز نیست جز یک انسان مادی. فکر می کنند که زنانگی شان از طلا درست شده است و میلیون ها دلار می ارزد. او یک طماع دغل باز است. او فقط به فکر بر آورده کردن نیازهای خودش است و برای دیگران هیچ اهمیتی قائل نیست. و بهتر است که حواس خود را جمع کنید، چراکه عده بسیاری از دخترهای جوان جزء این گروه قرار دارند.



۳- خانم های رمانتیک: این نوع خانم ها زندگی خود را بر طبق فیلم های عاشقانه و کتاب های رمان سپری می کنند. او هر شب به تنهایی به خانه می آید و مجله های مربوط به عروسی را ورق می زند و در عین حال در انتظار شاهزاده ای است که با اسب سفیدش از میان آسمان به زمین فرود آید و او را سوار بر اسب سفیدش کرده ، به جایی ببرد که هیچ مشکلی وجود نداشته باشد، تا بتوانند به خوبی زندگی کنند. آنها دخترهایی هستند که توسط پدر و مادرها و خانواده هایشان نازپرورده بار آمده اند و چیزی از واقعیات زندگی، نظیر پرداخت صورتحساب ها و تمیز کردن دستشویی ها نمی دانند. او انتظار دارد کسی تمام مدت از او مراقبت و نگهداری کند، شب ها ملافه را بر رویش بکشد و تمام شب بر بالینش بیدار بماند تا مبادا او خواب بدی ببیند و بترسد. فرار کنید



۴-خانم های بدگمان: این خانم تمام خصوصیات منفی افراد رمانتیک را با خود به همراه دارد. او همیشه جزء "زخم خوردگان" اجتماع است. کسی که در روابط گذشته خود شکست خورده و به طور ناخودآگاه از برقراری ارتباط مجدد واهمه دارد. ارتباط شما با این افراد به جایی راه نمی برد، چرا که آنها در ابتدا علاقه فراوانی از خود نسبت به شما نشان می دهند، اما پس از چندی اثری از آن باقی نخواهد ماند. و این چرخه همچنان ادامه پیدا می کند. شما همیشه در رابطه خود با او سردر گم هستید. با شما قرار ملاقات می گذارد و معاشقه راه می اندازد، اما رابطه شما فراتر از یک دوستی ساده نمی رود. تنها چیزی که تحویل شما می دهد یک مشت معذرت خواهی بیهوده است. هیچ وقت به اندازه کافی برای شما زمان ندارد؛ شما هم که به اندازه کافی غم و غصه برای خودتان دارید،



۵- خانم های عصبانی: مثل خانم های فمینیست خانم ها عصبانی نیز دل خوشی از مردها ندارند. آنها به مردها اهانت می کنند، و می توانند بدی ها و خطاهای تمام مردانی را که از ابتدای زندگی با آنها ملاقات کرده اند را به سادگی به خاطر بیاورند. برای خانم عصبانی چیزی به عنوان "مرد خوب" وجود ندارد و تمام مردها "احمق" و "عوضی" و "کثیف" هستند. خون آنها از دست مردها به جوش می آید و در هر لحظه می توانند مانند یک کوه آتشفشان منفجر شوند. برقرای ارتباط با این نوع خانم ها مساوی است با ورود به تراژدی و داد و فریاد ، پس بهتر است عقب بایستید.



6- خانم های نامطمئن: در نگاه اول چنین خانم هایی خیلی خوب جلوه می کنند؛ با شما به مهربانی رفتار می کنند و خوش مشرب هستند. اماچیزی نمی گذرد که ترس های درونی اش پدیدار می شوند. روزی 10 مرتبه به شما تلفن میزند تا بپرسد "رابطه در چه حالی است؟" یا اینکه "تنها می خواهد صدای شما را بشنود." او می خواهد مطمئن شود که به اندازه کافی جذاب است؛ دائما نگران آرایش صورت و موها و همینطور لباس هایش می باشد. او محتاج و نیازمند است و همواره با این ترس زندگی می کند که مبادا آقا او را به خاطر "خانم بهتری" ترک کند. این دسته از افراد خیلی زود خود را آویزان شما می کنند



7- خانم های هرزه: اخلاق این خانم ها واقعا عجیب و غریب است. آنها افراد نا مطبوعی هستند که به دیگران با چشم حقارت نگاه می کنند و فقط به خودشان اهمیت می دهند و اصلا مهم نیست که قلب دیگران را بشکنند و آنها را آزرده خاطر سازند. بیشتر خانم های هرزه به فکر پول و مال و منال نیز هستند درست مثل خانم های پولکی. آنها معمولا خوش قیافه و خوش لباس هستند و به راحتی با اخمی که در چهره دارند قابل شناسایی می باشند.



8- خانم های منم منم: مثل خانم هرزه، خانم منم منم نیز فقط برای خودش ارزش قائل است. او می خواهد که همیشه مرکز توجه قرار گیرد و هر کاری که می خواهد انجام دهد و هر کجا که می خواهد برود. او خود خواه و خود محور است. شیفته خودش می باشد و به عنوان "دختر کوچولوی بابایی" بزرگ شده، و انتظار همان توجهات را از شما دارد. هر چند این امکان وجود دارد که شما از مصاحبت دخترهای لوس و مامانی لذت ببرید، اما باید تا آنجا که می توانید خود را از آنها دور نگاه دارید.



۹- خانم های نا امید: شرایط هر طوری که می خواهد باشد این خانم فقط به ازدواج فکر می کند – آن هم همین حالا – برای او مهم نیست که شخص مورد نظر چه کسی است و شغل او چیست. تا زمانی که مردانگی داشته باشد، می تواند او را راضی نگه دارد. مراقب این یکی هم باشید!



10- خانم های دمدمی: او در ابتدا از خیلی چیزها چشم پوشی می کند که همین امر باعث جذب شدن مردها به سمتشان می باشد. او به شما چیزی را تحویل می دهد که دقیقا توقع شنیدش را دارید؛ اما زمانیکه رابطه عمیق تر شده (یا به ازدواج کشیده می شود) شما تازه با چهره حقیقی او آشنا می شوید. بانوی عزیز شما یک شبه، تبدیل به یک آدم حریص، طماع، پولکی، و حیوان صفت می شود که اگر به خواست هایش نرسد شما را عذاب خواهد کرد



11- خانم آزار دهنده: معمولا این مدل خانم ها از یک کیلومتری قابل تشخیص هستند. آنها با شما معاشقه می کنند و جاذبه های جنسی شان را به نمایش می گذارند. گاهی اوقات به دنبال مردهای پر سن و سال تر هستند. آنها اغلب مردها را از نظر جنسی تحریک می کنند و بعد راه خود را می گیرند و می روند. آنها مردها را مانند زنبورهایی که به سمت عسل کشیده می شوند به سوی خود جلب می کنند. هر طوری که با شما رفتار کنند، هیچ گاه نباید به آنها اعتماد کنید زیرا اگر مرد بهتری را پیدا کنند به سادگی آب خوردن از شما دل کنده و به سمت او می روند



12- خانم قدرت طلب: آنها انسان های پستی هستند که می خواهند قدرت کنترل تمام امور زندگی شما را به دست گیرند. آنها به شما می گویند چه لباسی بپوشید، کجا بروید، با چه کسی صحبت کنید، با چه کسانی می توانید دوست باشید، چه چیزی می توانید بخورید... و خلاصه همه چیز. و اگر بخواهید در مقابل عقاید آنها از خود مقاومت نشان دهید، اخم هایشان در هم فرو می رود، شما را از سکس محروم می کنند، گریه و زاری راه می اندازند و از هر سلاح و تاکتیک دیگری که بلد هستند کمک می گیرند، تا شما را از پای در آورند و چاره دیگری جز سر فرود آوردن در مقابل خواست هایشان را برایتان باقی نخواهند گذاشت

من به شما اخطار دادم! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اینها بدترین نمونه ها بودند. مطمئنا خانم های خوبی هم هستند که تنها قسمت کمی از این بدی ها را دارا هستند. اما بهتر است که همیشه مراقب خانم هایی که در لیست بالا به شما معرفی کردم باشید.
 

:: حقایقی تلخ در مورد مردان ::


1- مردان خوب، زشت هستند.

2- مردان خوش قیافه، خوب نیستند.

3- مردان خوب و خوش قیافه به جنس موافق تمایل دارند.

4- مردان خوب، خوش قیافه و علاقمند به جنس مخالف، متاهل هستند.

5- مردانی که آنچنان خوش قیافه نیستند، ولی خوبند، پولدار نیستند.

6- مـردانی که آنچنان خوش قیافه نیستند، ولی پولدار و خوبند، تصور می کنـنـد مـا بـه دنبال مال آنها هستیم.

7- مردان خوش قیافه و بی پول، بدنبال پول ما هستند.

8- مردان خـوش قـیافه، که آنچنان خوب نیستند و تا حدی به جنس مخالف علاقمندند، تصور نمیکنند که ما به اندازه کافی زیبا هستیم.

9- مردانی که تصور می کـنـنـد مـا زیـبـا هستـیم، به جنس مخالف علاقمندند، تا حدی خوش قیافه و پولدار هستند، آدمهایی ترسو و بزدل میباشند.

10- مردانی که تا حدی خوش قیافه هستند، تاحـدی خـوب هستند، مقداری پول دارند و سپاسگزار خدا هستند، به جنس مخالف علاقمندند، خجالتی هسـتند، و هرگز اولین قدم را برنمی دارند ( برای آشنایی پیش قدم نمی شوند).

11- مردانی که هرگز قدم اول را برنمیرارند، زمانی که ما پیشقدم می شـویم، اتوماتیک وار علاقه را در ما از بین میبرند.

ایـن مـقـالـه را بـرای زنـان بـاهـوش که نیاز به کمی خندیدن دارنـد و مـردانی کـه جـنـبـه خواندنش را در خود می بینند، ارسال کنید!