بررسی اصولی روابط زناشوئی

آموزش مسائل زناشوئی و مسائل مربوطه به آن

بررسی اصولی روابط زناشوئی

آموزش مسائل زناشوئی و مسائل مربوطه به آن

:: انواع خانوم های نامطمئن(فقط آقایون بخونن) ::


باید از خود در مقابل خانم هایی که در لیست زیر می بینید، به شدت محافظت کنید، تا بتوانید درقرارهای ملاقات خود یک قدم به سمت موفقیت نزدیک تر شوید



۱- خانم های فمینیست: این دست از خانم ها تصور می کنند که تمام ناخوشی های زندگی از مردها نشات می گیرد و آنها تصور می کنند که وجود خانم ها، فرشته وار است و می توانند تمام دنیا را عوض کنند، البته فقط در صورتیکه معضل "مردسالاری" از جلوی پای آنها برداشته شود. رفتار این مدل خانم ها با آقایون اصلا مناسب و قابل قبول نمی باشد. شما می توانید آنها را به راحتی از شعار معروفشان تشخیص بدهید، چرا که همیشه زیر لب زمزمه می کنند : "تمام مردهابه لذت خود فکر می کنند." بهتر است در هر شرایطی از آنها دوری کنید.



۲ - خانم های پولکی خیلی ساده و راحت: او تنها به خاطر پول با شما رابطه برقرار می کند. او خیلی زود با شما صمیمی می شود. آنها از آقایون انتظار دارند که تمام هزینه های زندگی آنها را برآورده سازند، تنها به این دلیل که آنها از نظر زیست شناختی مونث هستند. آنها تصور می کنند که یک مرد باید هزینه نوشیدنی، شام، مسافرت، گل، جواهر و .. را بپردازند بدون اینکه هیچ گونه وظیفه جبران و یا تلافی بر گردنشان بیفتد. او هیچ چیز نیست جز یک انسان مادی. فکر می کنند که زنانگی شان از طلا درست شده است و میلیون ها دلار می ارزد. او یک طماع دغل باز است. او فقط به فکر بر آورده کردن نیازهای خودش است و برای دیگران هیچ اهمیتی قائل نیست. و بهتر است که حواس خود را جمع کنید، چراکه عده بسیاری از دخترهای جوان جزء این گروه قرار دارند.



۳- خانم های رمانتیک: این نوع خانم ها زندگی خود را بر طبق فیلم های عاشقانه و کتاب های رمان سپری می کنند. او هر شب به تنهایی به خانه می آید و مجله های مربوط به عروسی را ورق می زند و در عین حال در انتظار شاهزاده ای است که با اسب سفیدش از میان آسمان به زمین فرود آید و او را سوار بر اسب سفیدش کرده ، به جایی ببرد که هیچ مشکلی وجود نداشته باشد، تا بتوانند به خوبی زندگی کنند. آنها دخترهایی هستند که توسط پدر و مادرها و خانواده هایشان نازپرورده بار آمده اند و چیزی از واقعیات زندگی، نظیر پرداخت صورتحساب ها و تمیز کردن دستشویی ها نمی دانند. او انتظار دارد کسی تمام مدت از او مراقبت و نگهداری کند، شب ها ملافه را بر رویش بکشد و تمام شب بر بالینش بیدار بماند تا مبادا او خواب بدی ببیند و بترسد. فرار کنید



۴-خانم های بدگمان: این خانم تمام خصوصیات منفی افراد رمانتیک را با خود به همراه دارد. او همیشه جزء "زخم خوردگان" اجتماع است. کسی که در روابط گذشته خود شکست خورده و به طور ناخودآگاه از برقراری ارتباط مجدد واهمه دارد. ارتباط شما با این افراد به جایی راه نمی برد، چرا که آنها در ابتدا علاقه فراوانی از خود نسبت به شما نشان می دهند، اما پس از چندی اثری از آن باقی نخواهد ماند. و این چرخه همچنان ادامه پیدا می کند. شما همیشه در رابطه خود با او سردر گم هستید. با شما قرار ملاقات می گذارد و معاشقه راه می اندازد، اما رابطه شما فراتر از یک دوستی ساده نمی رود. تنها چیزی که تحویل شما می دهد یک مشت معذرت خواهی بیهوده است. هیچ وقت به اندازه کافی برای شما زمان ندارد؛ شما هم که به اندازه کافی غم و غصه برای خودتان دارید،



۵- خانم های عصبانی: مثل خانم های فمینیست خانم ها عصبانی نیز دل خوشی از مردها ندارند. آنها به مردها اهانت می کنند، و می توانند بدی ها و خطاهای تمام مردانی را که از ابتدای زندگی با آنها ملاقات کرده اند را به سادگی به خاطر بیاورند. برای خانم عصبانی چیزی به عنوان "مرد خوب" وجود ندارد و تمام مردها "احمق" و "عوضی" و "کثیف" هستند. خون آنها از دست مردها به جوش می آید و در هر لحظه می توانند مانند یک کوه آتشفشان منفجر شوند. برقرای ارتباط با این نوع خانم ها مساوی است با ورود به تراژدی و داد و فریاد ، پس بهتر است عقب بایستید.



6- خانم های نامطمئن: در نگاه اول چنین خانم هایی خیلی خوب جلوه می کنند؛ با شما به مهربانی رفتار می کنند و خوش مشرب هستند. اماچیزی نمی گذرد که ترس های درونی اش پدیدار می شوند. روزی 10 مرتبه به شما تلفن میزند تا بپرسد "رابطه در چه حالی است؟" یا اینکه "تنها می خواهد صدای شما را بشنود." او می خواهد مطمئن شود که به اندازه کافی جذاب است؛ دائما نگران آرایش صورت و موها و همینطور لباس هایش می باشد. او محتاج و نیازمند است و همواره با این ترس زندگی می کند که مبادا آقا او را به خاطر "خانم بهتری" ترک کند. این دسته از افراد خیلی زود خود را آویزان شما می کنند



7- خانم های هرزه: اخلاق این خانم ها واقعا عجیب و غریب است. آنها افراد نا مطبوعی هستند که به دیگران با چشم حقارت نگاه می کنند و فقط به خودشان اهمیت می دهند و اصلا مهم نیست که قلب دیگران را بشکنند و آنها را آزرده خاطر سازند. بیشتر خانم های هرزه به فکر پول و مال و منال نیز هستند درست مثل خانم های پولکی. آنها معمولا خوش قیافه و خوش لباس هستند و به راحتی با اخمی که در چهره دارند قابل شناسایی می باشند.



8- خانم های منم منم: مثل خانم هرزه، خانم منم منم نیز فقط برای خودش ارزش قائل است. او می خواهد که همیشه مرکز توجه قرار گیرد و هر کاری که می خواهد انجام دهد و هر کجا که می خواهد برود. او خود خواه و خود محور است. شیفته خودش می باشد و به عنوان "دختر کوچولوی بابایی" بزرگ شده، و انتظار همان توجهات را از شما دارد. هر چند این امکان وجود دارد که شما از مصاحبت دخترهای لوس و مامانی لذت ببرید، اما باید تا آنجا که می توانید خود را از آنها دور نگاه دارید.



۹- خانم های نا امید: شرایط هر طوری که می خواهد باشد این خانم فقط به ازدواج فکر می کند – آن هم همین حالا – برای او مهم نیست که شخص مورد نظر چه کسی است و شغل او چیست. تا زمانی که مردانگی داشته باشد، می تواند او را راضی نگه دارد. مراقب این یکی هم باشید!



10- خانم های دمدمی: او در ابتدا از خیلی چیزها چشم پوشی می کند که همین امر باعث جذب شدن مردها به سمتشان می باشد. او به شما چیزی را تحویل می دهد که دقیقا توقع شنیدش را دارید؛ اما زمانیکه رابطه عمیق تر شده (یا به ازدواج کشیده می شود) شما تازه با چهره حقیقی او آشنا می شوید. بانوی عزیز شما یک شبه، تبدیل به یک آدم حریص، طماع، پولکی، و حیوان صفت می شود که اگر به خواست هایش نرسد شما را عذاب خواهد کرد



11- خانم آزار دهنده: معمولا این مدل خانم ها از یک کیلومتری قابل تشخیص هستند. آنها با شما معاشقه می کنند و جاذبه های جنسی شان را به نمایش می گذارند. گاهی اوقات به دنبال مردهای پر سن و سال تر هستند. آنها اغلب مردها را از نظر جنسی تحریک می کنند و بعد راه خود را می گیرند و می روند. آنها مردها را مانند زنبورهایی که به سمت عسل کشیده می شوند به سوی خود جلب می کنند. هر طوری که با شما رفتار کنند، هیچ گاه نباید به آنها اعتماد کنید زیرا اگر مرد بهتری را پیدا کنند به سادگی آب خوردن از شما دل کنده و به سمت او می روند



12- خانم قدرت طلب: آنها انسان های پستی هستند که می خواهند قدرت کنترل تمام امور زندگی شما را به دست گیرند. آنها به شما می گویند چه لباسی بپوشید، کجا بروید، با چه کسی صحبت کنید، با چه کسانی می توانید دوست باشید، چه چیزی می توانید بخورید... و خلاصه همه چیز. و اگر بخواهید در مقابل عقاید آنها از خود مقاومت نشان دهید، اخم هایشان در هم فرو می رود، شما را از سکس محروم می کنند، گریه و زاری راه می اندازند و از هر سلاح و تاکتیک دیگری که بلد هستند کمک می گیرند، تا شما را از پای در آورند و چاره دیگری جز سر فرود آوردن در مقابل خواست هایشان را برایتان باقی نخواهند گذاشت

من به شما اخطار دادم! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اینها بدترین نمونه ها بودند. مطمئنا خانم های خوبی هم هستند که تنها قسمت کمی از این بدی ها را دارا هستند. اما بهتر است که همیشه مراقب خانم هایی که در لیست بالا به شما معرفی کردم باشید.
 

:: روشهای برخورد با نق زندن ::


" آشغالا رو بردی بیرون؟ کی صندلی رو اینجا گذاشته؟ بـهچی داری فکر می کنی؟ گوشت با منه؟ " همه ما با ایـنسوهان روح آشنایی داریم -- بعد از یک روز خسته کننـده به خانه برمیگردید و هنوز زمین نشسته شروع میشود.

همیشه اینجـوری نـبـوده. درسـتـه؟ هـمـسر شـمـا عـادتداشت وقتی ساندویج از دستتان می افتاد بخـندد و زمینرا تمیز کند و فکر میکرد وقتی با کفشهای خود در اتاق راه مـی رویـد چقدر جالب است. خوب البته که این طـور بـود،حداقل همسرتان می خواست شما آنگونه برداشت کنید.اما همان طـور که همه ما میدانیم، جنس مؤنث اگر نابـغهنباشد، زیرک و باهوش است و همسر شما از این موضوع آگـاهـی داشـته کـه برای بدام انداختن و پایبند نمودن شما مجبـور اسـت امـیـال خـود را سرکوب نموده و از ابراز عقیده در مورد ناپختگی ها و خطاهایتان صرفه نـظـر کنـد. اکنون که دم به تله داده اید، ممکن است دچار دردسر شوید.

بگذارید موضوع را بشکافیم؛اغلب زنها همیشه در حال نق زدن، و اغلب مردها همیشه در حال فریب دادن هستند. خیـلی راحـت بـگویـیـم، ایـن طبـیـعت بـشر است. همچنین می توانید خاطر جمع باشید که آنچه که همسر شما در موردش به نـق زدن می پردازد خطای خود اوست. بسیار خوب، بسیار خوب، فقط در 99 درصد از موارد تقصیر او است. احتمالا وی تصور نموده دارای مـقداری اضافه وزن شده و برای کاهش وزن به دلیلی نیاز دارد، اما مـطمئـن باشـید که شما آن نفری نیستید که باید قربانی خبر " چاق شدن" او گردید.

بنابراین از آنجایی که ما می دانیم زن ها بـدون هیـچ دلـیل مشخصی شروع به نق زدن می کنند، مـمکن است بخـواهیم علت واقـعی این عــمل آنها و چگونگی برخورد با آن را بیاموزیم.



چرا او نق میزند

بـهمین زودی احساس گناه نکنید چـون احتـمال اینکه نق زندنهای او ارتباط بسیار کمی با شما داشته باشد زیاد است.اما انصافا، اگـر او 10 بار از شما "خواهش" کرد که سطل آشغال را بیرون بگذارید و سپس "گـفت" که آن کار را انجام دهید پیش از این که خودش آن را خالی کند ولی شما اهمیت ندادید، آنگاه در ایجاد مشکل مقصر خواهید بود.


طبیعت زنانه
اغـب زنـان نق می زنند چون این عمل جزء طبیعتـشان است. آنهـا در مـحـیـطـی رشــد یافته اند که در اطراف خود بسیاری از زنـان را در حـال نـق زدن دیده اند و به آنها آموخته شده است که بهترین راه رفتار با مردها همین است. این موضوع در مورد زنـانـی کـه در حال بالغ شدن می باشند بیشتر صدق میکند، چراکه اکثر آنها بر اثر شستشوی مغـزی تـوسط عواملی همانند برنامه های تلویزیونی که اغلب کوتاهی ها و کاستیهای مـردان را متذکر میشوند، مستعد نق زدن میگردند.

بزرگنمایی مسائل
گاهی اوقات زنها بخاطر یک موضوع ظـاهرا بی اهمیـت نق میزنند فقط به دلیل اینکه آنرا بزرگ نموده و پر اهمیت جلوه دهند. همسرتان می دانـد کـه ایـن نـق زدنـها باعث آزرده خاطر شدن شما می گردد و از این عصبانیت برای فرونشاندن آنچیزی کــه در اصل باعث آزردگیش شده است، استفاده میکند.

غیر منطقی بودن
پذیرشش اندکی مـشکل اسـت ولـی بـاید قبول کنید که اکثر زنها کمی در افکار و اعمال خود غیر منطقی می بـاشـنـد. بـنـابرایـن بـه یــاد داشته باشید که وقتی نق زدن شروع می شـود مـمـکن است بر اساس تفـکرات و بـرداشـتـهای غیـر منطقی بوده باشد. زیاد موضوع را جدی نگیرید.



انواع اشخاص نق زن

بیگناه: چنین شخصی منظور واقعیش نق زدن نیست. همسرتان می خواهد برای آگاه نـمودن شــما از برخی از مسائل آنها را به گـونه ای مـطـرح کـنـد کـه عـصـبانی نشوید و مجادله ای صورت نگیرد. احتمالا نیت و قصدش خیر است، و فـقط کمی برای رسیدن به این هدف باید تلاش کند.

حراف: چنین فردی بنظر میرسد هیچگاه توقف نکند. اما نق زدنهای او بندرت تبدیل بــه مجادله و نزاع میگردد چرا که شما احتملا یاد گرفته اید که چگونه با او کنار بیایید.

معما گو: وای، نق زنی که بدون نق زدن نق میزند ( ایـن جـمـله را 5 بار سریع و پشت سر هم تکرار کنید ). او چیزهایی شبیه به این می گـوید: " دوسـت داری سعی کنی و حـدس بزنی چرا بشقابهای سبز توی کابینت نیستند؟". شما نمیدانید او در مـورد چـی صحبت میکند، و او می داند.

سه پیچ: اگر درحالیکه جیغ میزند مغزتان را منفجر نکند،با خوش اقبالی روبرو شده اید. هنگامیکه نق زدن شروع می شود، گـویی کنار گوش شـما شـیپور نــواخته شده، اتاق تاریک تر شده و شما می دانید که چه اتـفاقی قرار است بیفتند در حالی که جایی برای فرار و گریختن پیدا نمی کنید. تحقیقات عملی صورت گرفته در آزمایشگاه های مردمان یـک مـدرک قـطـعی را مـشخص نـمود که چنین افرادی همدستان واقعی و وفادار شیطان هستند!!!


چگونه می توانید مشکل را حل کنید؟


اگر تصمیم گذران ادامه زندگی با همسر خود را دارید، بایدبدانید که چگونه نق زدن ها را پیشبینی، حل و پیشگیرینمایید. در این بخش با این مسائل آشنا خواهید شد:


آن را پیش بینی کنید

1- اگر بـدون اینکه تماس بگیرید دارید دیر به خانه برمی گردید، خود را آماده نق شنیدن کنید. برایش گل آوره و بگویید که برای پیدا کردن یک مغازه باز جـهت خریـدن گـل مـجـبـور شدید کلی رانندگی کنید.

2- اغلب زنها در هنگام عصبانیت از خود علائمی ساطع میکنند. اگر او بطور غیر معمول ساکت است، شما را تحویل نمیگـیرد و یا کـلا متـفاوت از روزهــای دیگر بنظر می رسد، وقت آن است که به سراغ باد بزن بروید.

3- به او گوش دهید. چه بخواهید باور کنید چه نخواهید، اغلب زنها آنچه که به خاطرش دچار آزده خاطری شده اند را معمولا یک یا دو بار به ما گوش زد میکنند؛ ما حرف آنــها را نمی شنویم فقط بدلیل آنکه آنها بصورت رمز گونه بخصوصی صحبت می کـنـند کـه فقط برای زن هـای دیـگر قـابـل فـهم است. اما اگـر واقـعا درست گوش دهید، ممکن است به اندازه ای که بتوانید خود را از دست نق زدنهای جان کاه نجات دهید، متوجه حرفهایــش بشوید.

مشکل را حل کنید

1- روش خـارج از محدوده. هــمگی ما این متد را بطور ناخود آگاه انجام می دهیم، فقط باید تا آنجایی مهارت کسب کنید و به اندازه ای استعداد داشـتـه بـاشـید که هنگام اجرا هـمسرتان متوجه نشود که دارید از این روش استفاده میکنید. روش کار ایـن اسـت کـه سر خود را بعلامت موافقت تکان دهید، در حالی که حتی متوجه یک کلمه از حرفهای او نمی شوید لبخند زده و با او موافقت کنید. از یک گـوش بـشـنوید و از گـوش دیـگر بـیرون دهید. فقط آماده جواب دادن به سؤال " گوشت با منه؟" باشید اما اگر پرسید "بگو چی گفتم؟"، خدا به شما رحم کند.

2- روش "حق با تو است". ایـن متــد تـاثیر شگفت آوری دارد. وقتی شروع کرد، سـریـعا قضیه را فیصله میدهید. "میدونم عزیزم باید هفته پـیش چمن اضافه باغچه رو می زدم، بعصی وقتها حتی نمی دونم چرا یادم میره این کارای ساده رو هم انجــام بدم." احتمالا او از شنیدن این جملات متحیر شده و شما جان سالم بدر خواهید برد.

از آن پیشگیری کنید

1- عملی غیر منتظره انجام داده و هرگونه عامـل بـالقوه نق زا را خنثی کنید، خود را به انواع و اقسام سلاح های ضد نق مجهز نمایید.

2- قبل از اینکه نق زدن شروع شود سعی کنید بفهمید او از چه چیزی عصبانی است و مشکل را حل نمایید. اگر پیش گیری کنید همسرشما بهانه ای برای نق زدن پیدا نـکرده و میتوانید وقتتان را برای مسائل مهمتری همانند بازی Medal Of Honer صرف نمایید!

3- به رابطه تان پایان دهید.اگر نق زدنها بمرحله ای رسید که دیگر تحمل آنرا نداشتید و با وجود تلاشهای بسیاری تغییری حاصل نـشد، مــمکن است زمان آن رسیده باشد که به رابطه خود پایان دهید. البته این آخرین راه حل است.



جمع بندی کلی

همانگونه که قبلا اشاره شد، همسر شما بی دلیل شروع به نق زدن میـکند؛ این یکی از مسـائلی است که در روابـط طولانی مدت باید بهایش را پرداخت کنید. پس این کاملا به شما بستگی دارد که تا چه اندازه بتوانید مشکل را حل کنید.

بیاد داشته باشید اگر واقعا میخواهید همسرتان را برای خـود نگهدارید، باید او را بـهمراه همه عیوب و کاستی هایش بپذیرید، اما اگر نق زدن ها و مشاجرات کامـلا جـای اوقـات خـوش را گـــرفته و دیگر از دست شما کاری بر نمی آمد، باید فکری اساسی بنماییـد... بنابراین می توانید جستجوی جدیدی را برای یافتن یک زن جدید که بر سر شما نق بزند آغاز کنید!

:: چگونه از رفتارمان مواظبت کنیم؟ ::

خانم «روبین فرانکل» چهل و نه ساله، مشاور روابط عمومی در «سن لوییز» چند روزى بود که دل و دماغ درست و حسابى نداشت. او مى‏گوید: «بفهمی نفهمی، آدم خونسرد و آرمی هستم». امّا چشمتان روز بد نبیند، تا چاپگر رایانه‏اش خراب شد، کفرش درآمد و به قول معروف «قاطى کرد!»، آن هم چه جور!...
عصر همان روز، توى بانک، دقّ و دلیش را سرِ تحویلدار بیچاره درآورد. این وضع وقتى بدتر شد که بدون صلاح و مشورت با شوهرش، رفت و بلیت سفرِ سه روزه‏شان را پس داد و موقعى که قضیه رو شد، آن روى سگ او بالا آمد و گفت: «نمى‏شد اوّل به من مى‏گفتى؟».
فرانکل مى‏گوید: «به او پریدم و گفتم من به این مسافرت نمى‏روم. یک کلام! مثل روز روشن بود که دارم اشتباه مى‏کنم؛ امّا انگار نمى‏دانستم چه مى‏کنم و اختیار دست خودم نبود».
به قول راندى لارسن، استاد روانشناسى دانشگاه میشیگان: «امثال فرانکل، فَتّ و فراوان‏اند. بیشتر ما مردم، از هر ده روز، سه روزش را مثل برجِ زهرماریم! حالى به حالى شدن آدم‏ها یک چیز عادى است».
تغییرات شیمیایى بدن انسان، حالت‏هاى او را عوض مى‏کنند. فرضاً به شما مى‏گویند امسال از اضافه حقوقى که چشم به راهش بودید، خبرى نیست. با شنیدن این خبر ناجور، مغزتان دست به کار مى‏شود و موادى مثل «دوپامین»(1) و «نورا پینفرین»(2) که هیجان آورند، ترشّح مى‏کند. در این حالت بدنتان آماده جنگ و گریز مى‏شود.
لارسن مى‏گوید: «
انسان لازم است احساسات و هیجاناتش را بروز دهد؛ ولى این به آن معنى نیست که حتماً تلافى کند و یا در برود، و نباید بگذارد که که اختیارش، دست احساساتش بیفتد».
براى دانشمندان بعینه ثابت شده، آنهایى که خیلى «مگسى» مى‏شوند، یعنى زود جوش مى‏آورند و یا دشمن دیگران مى‏شوند، بیشتر از سایرین، در معرض خطر حمله قلبى قرار مى‏گیرند.
در سال 1995 پژوهشگران دانشگاه هارواد، روى بیش از 1600 نفرى که دچار حمله قلبى شده بودند، مطالعه کرده و به این نتیجه رسیدند که یک مورد عصبانیت، اگر تا دو ساعت طول بکشد، خطر این‏گونه حمله را دو برابر مى‏کند.
پس باید قبول کنیم که مهار کردن رفتار و کردار توسط انسان‏ها مستقیماً به مسئله مرگ و زندگى آنها مربوط است. جدیدترین سفارش‏هاى کارشناسان از این‏قرار است:

ته و توى گرفتارى را درآورید
وقتى از چیزى کُفرى مى‏شوید و یا ترسْ شما را مى‏گیرد، اوّلین کارى که باید بکنید این است که علّتش را پیدا کنید. خانم فرانکل، سرِ شام فهمید که شوهرش از چیزى کلافه شده است و جریان از این قرار بود که در محل کارش، صحبت از جا به جایى کارمندان شده بود. هرچند به او رسانده بودند که سرجایش مى‏ماند؛ ولى با همه این حرف‏ها دلش مثل سیر و سرکه مى‏جوشید که مبادا یک دفعه کفش‏هایش را جلوى پاهایش جفت کنند و عذرش را بخواهند! همین قدر که معلوم شد از چى واهمه دارد، راحت شد و وقتى دلهره‏اش را در قالب کلمه‏ها به زبان آورد، قضیه برایش روشن شد و فهمید آن‏قدرها هم که خیال مى‏کرده، ترسناک نبوده است.
بعد از موشکافى مشکل، توانست آن را حل کند. فرانکل مى‏گوید: پرس و جو کردم تا ببینم خواسته‏هاى مدیریت جدید چیست؟». آخر سر، نه تنها نگرانى فرانکل از بین رفت، بلکه کارهاى جدیدى هم به دست او سپردند.

براى خودتان ارزش و احترام قایل شوید
رابرت اى. تییِر، استاد روانشناسى دانشگاه ایالتى کالیفرنیا مى‏گوید: «خیلى از ما مردم خیال مى‏کنیم آنچه به سرمان مى‏آید، در اخلاق و رفتارمان هم اثر مى‏گذارد. در صورتى که خلق و خوى بشر، تا حدّ زیادى به روش‏هاى طبیعى زندگى‏اش باز مى‏گردد». نظر استاد این است که امکان دارد غذایى که مى‏خوریم، یا وضعیت سلامتى ما، یا میزان فعالیتمان و یا حتى ساعت به خصوصى از روز، در روحیه‏مان اثر بگذارند.
تییِر طى یکى از بررسى‏هایش متوجه شد که اواخر شب، مشکلات انسان‏ها بیشتر مى‏شود. معمولاً مقدار نیروى بدن در یک سوم نخست روز زیاد و نزدیک غروب، کم مى‏گردد. وى در دنباله حرف‏هایش اضافه مى‏کند: «یک محرّک تنش‏زا که شاید شخص را در زمانى که پُرْ انرژى است اذیت نکند، ممکن است زمانى که نیروى همان شخص کم مى‏شود، تا اندازه‏اى ناراحتش کند».
دیوید واتسون، روانشناس دانشگاه «آیوووا» چند روزِ پى در پى، حالت‏هاى روحى و دمی بدن بیش از صد فرد تحت آزمایش را زیر نظر گرفت و به این نتیجه رسید که وقتى درجه حرارت بدنشان بالا مى‏رود، خیلى خوشحال مى‏شوند و به قول گفتنى با دُمِشان گردو مى‏شکنند و این مطابق زمانى است که نیروى آنها در نهایت باشد.
واتسون، براى این که از دوره خلق و خوى خودش با خبر باشد، تصمیم گرفت صبح‏هاى زود، شروع به کار کند؛ چرا که متوجّه شد صبح‏ها بهتر مى‏نویسد و باید نزدیک غروب را به گفتگو با دانشجویانش اختصاص دهد، چون آن وقت حواسش زیاد جمع نبود؛ ولى براى گپ زدن آمادگى داشت. او مى‏گوید: «همین تغییرات کم، در میزان بهره‏ورى و شیوه نگرشش به بعضى مسائل، دگرگونى‏هاى چشمگیرى در زندگى او به وجود آورده است».

از خوابتان کم نکنید
بنیاد ملى خواب، به تازگى درباره خوابِ حدود هزار نفر آمریکایى مطالعه‏اى کرده و به این نتیجه رسیده است که آمریکاییانِ بزرگ‏سال، شب‏ها به طور متوسّط، کم‏تر از هفت ساعت مى‏خوابند. از دکتر رونالد اى. داهل، استاد مرکز پزشکى دانشگاه پترزبورگ پرسیدند: «آیا این قدر خواب بس است؟». او در پاسخ گفت: «کم خوابى، هیجانات انسان را به هم مى‏زند. اگر مسئله ناراحت کننده‏اى پیش بیاید، او به زحمت مى‏تواند جلوى خودش را بگیرد. بچّه‏ها هم همین‏طور هستند؛ یعنى وقتى خسته‏اند، بهانه‏گیر مى‏شوند».
پزشک یاد شده که بررسى‏هاى خودش، راجع به پزشکان کم خواب را تکمیل مى‏کرد، از چند نفرشان در مورد ناراحتى‏هاى آنها سؤالاتى کرد و به این نتیجه رسید: «بعضى از پزشک‏هاى خوش اخلاق، خوش برخورد، با حوصله و جوان، تنها موقع خستگى سر مریض‏ها و پرستارها داد مى‏کشیدند».
دکتر توماس وهر، پژوهشگرِ روان پزشکى در مؤسسه ملى بهداشت روانى، مطالعه مفصّلى راجع به پانزده داوطلب انجام داد. به این ترتیب که در عرض یک ماه، به مدت چهارده ساعت آنها را جاى تاریکى قرار داد. بعد از مقدّمات شدیدى که صورت گرفت، آنان شب اوّل، یازده ساعت خوابیدند؛ امّا میانگین خوابشان کم کم به هشت و نیم ساعت رسید.
تجربه‏اى که پزشک مزبور به دست آورد، این بود: کسانى که شب‏ها این‏قدر مى‏خوابیدند، روزها خوش اخلاق‏تر مى‏شدند.

به طبیعت، نزدیک شوید
نظر خیلى از کارشناسان این است که تماس با طبیعت، در خوش‏خلقى انسان‏ها مؤثّر است. فرانسین لانکاستر، یکى از خوانندگان و تولیدکنندگان شهر برکلى 1ایالت کالیفرنیا، باغچه‏اش را وجین مى‏کند تا غم و غصه‏اش از بین برود. او مى‏گوید: «موقعى که دستتان را روى گیاهان هرز مى‏گذارید و آن را از زمین در مى‏آورید، در واقع با دشمنى دست و پنجه نرم مى‏کنید».
اگر نمى‏توانید از منزل خارج شوید، دست کم، پشت پنجره‏اى بایستید و یا بنشینید و سبزه‏ها، گل‏ها و درخت‏ها را تماشا کنید. در سال 1988 استیفن کاپلان، روانشناس دانشگاه میشیگان و همسرش راشل که هر دو نویسنده کتاب «تجربه طبیعت» هستند، برپایه مطالعه‏اى پى بردند، کارگرانى که محلّ کارشان روبه‏روى منظره‏اى طبیعى قرار گرفته باشد، میزان بیمارى و فشارهاى روحى‏شان، خیلى کم‏تر از آنهایى است که مقابل ایستگاه یا تعمیرگاه خودرو کار مى‏کنند.

تحرّک داشته باشید
موقعى که دیوید پاکرف، بنگاه‏دارِ پنجاه و هشت ساله، روبه‏روى دیوارى خودش را با اسکواش سرگرم مى‏کند، در واقع مى‏خواهد بدخُلقى‏اش را از میان ببرد. او مى‏گوید: «به این وسیله نه تنها به توپ ضربه مى‏زنم،بلکه سرِ خودم را هم گرم مى‏کنم».
روانشناسى به اسم رابرت تایر، درباره هجده زن و مرد مطالعه کرد و دریافت که روزانه ده دقیقه پیاده روىِ تند، نیروى انسان را زیادتر کرده و اختلالات روحى او را در یک چشم به هم زدن کم مى‏کند و آثار این عمل، لااقل تا یک ساعت باقى مى‏ماند.
براد هستفیلد، استاد حرکت‏شناسى دانشگاه مریلند 2ایالات متحده‏ عقیده دارد: «داشتن فعالیت‏هاى جسمی پیاپى در خوش اخلاقى تأثیر دارد. آزاد شدنِ «بتا اندورفین»(3) که مانع پیدایش فشار روانى مى‏گردد، فقط یکى از چند ساز و کارى (مکانیسمی) است که احتمال دارد به خوش اخلاقى بینجامد. از اینها گذشته، افزایش دمی بدن نیز مانند یک حمّام داغ، در اخلاق افراد اثر مى‏گذارد».

درست غذا بخورید
انتقال‏دهنده‏هاى عصبى مغز، بر اثر غذاهایى که مى‏خوریم و یا نمى‏خوریم به کار مى‏افتند یا متوقف مى‏شوند و تغییراتى در خُلق و خوى‏مان بوجود مى‏آورند. الیزابت سومر، کارشناس تغذیه و نویسنده کتاب «غذا و خُلق» از گزارشگرى نقل مى‏کند که همکارانش اسمش را «آدم ناخن خشک و خسیس» گذاشته بودند، مى‏گوید: «از او پرسیدم: صبحانه مى‏خورى؟ جواب داد: نه. در عوض، هر روز صبح، قهوه مى‏نوشید و در عین حال، تعجب مى‏کرد که چرا این‏قدر با خودش قهر است و براى خودش پاسبان مى‏آورَد!».
سومر، براى این که اطمینان بدهد که عادت‏هاى ناجورِ غذاخورى، آدم را بداخلاق مى‏کند، به او پیشنهاد مى‏کند که باید به طور منظّم غذا بخورد. به این نحو که با صبحانه متعادلى شروع کند، مواد قندى، کم‏تر مصرف نماید (ممکن است بعد از سر حالى ناشى از خوردن چیزهاى شیرین، تحریک پذیرى پیش بیاید)، روزى شش تا هشت لیوان آب بخورد (از دست رفتن آب بدن، باعث خستگى مى‏شود). شواهد زیادى در دست است که «کربوهیدرات‏ها» به تندرستى ما خیلى کمک مى‏کنند. بر اساس مطالعاتى که توسط جودیت وورتمن، متخصّص زیست - شیمی تغذیه در مؤسسه فن‏آورىِ ماساچوسِت (ام آى تى)(4) صورت گرفته، ثابت شده است که به علت افزایش مقدار سروتنین مغز، کربوهیدرات‏ها اثر مى‏کنند و عملکردشان همچون یک آرامبخش طبیعى است.
خوردن مقدارى کلوچه برنجى، مقدارى بیسکویت شور یا خوردنى‏هایى از این قبیل همراه با لرزانک(ژله) ممکن است شخص را آرام کند. یادمان باشد که چنین مواد غذایىِ میان وعده‏اى، باید تا آن‏جایى که میسّر است، پروتیین کمی داشته باشند؛ چرا که احتمال دارد از تولید سروتنین جلوگیرى کند.

نگرش مثبت به وجود آورید
به قول مایکل فوردیس، استاد روانشناسى دانشکده جامع ادیسون در فورت مِى‏زر 3ایالت فیلادلفیا: «بعضى‏ها افکار و روحیات منفى را با واقع‏بینى، یکى مى‏دانند؛ امّا تمام چیزهاى اطراف ما، اساساً خنثى هستند. ما هستیم که براى آنها، اعم از مثبت یا منفى بودنشان، ارزش زیادى قایل مى‏شویم». پرسش این است که شما چه نگرشى را بر مى‏گزینید؟
استاد مذکور، جهت استوارى کلامش، دانشجویان خویش را واداشت تا چند روزى، اندیشه‏هایشان را یادداشت کنند. او اظهار مى‏دارد که دانشجویان غالباً از منفى بودن افکارشان درشگفت بودند. چند روز بعد آنها را وادار کرد که به منظور سنجش صحیح، نوشته‏ها را دوباره بخوانند و اعلام کرد که بیشتر ترس‏هایشان به واقعیت نپیوستند و آنهایى که درست از آب درآمدند، معمولاً از اختیارشان خارج بود».
لبخند، ساده‏ترین راه براى رفع کج خلقى است. پژوهشگران طى آزمایشى به داوطلبان، نقاشى‏هاى متحرّکِ مشابهى نشان دادند. به بعضى از شرکت کنندگان گفته شد که قلمی را بین دندان‏هاى بالا و پایین خود بگذارند تا حالتى شبیه خنده به وجود آید. بقیه، قلم را میان دو لبشان قرار دادند، به طورى که نمى‏توانستند تبسّم کنند و نتیجه این شد که افراد خندان، نقاشى‏هاى متحرک را خنده‏دارتر یافتند.
لاندى لارسنِ روانشناس، برپایه چنین یافته‏هایى کوشیده است از وجود هیجاناتى که خودش پیش بینى کرده، آگاه‏تر گردد. او مى‏گوید: «روزى منشى‏ام رو به من کرد و گفت: انگار عصبانى هستید؟ در آینه نگاهى به صورتم انداختم و دیدم راست مى‏گوید. به این خاطر حواسم را جمع کردم تا حالت چهره‏ام را عوض کنم و فهمیدم انسان با هر عملِ ساده‏اى نیز مى‏تواند اخلاق و رفتارش را عوض کند.

:: 8 نکته برای افزایش مهارتهای تلفنی ::

برخی از مسائل وجود دارند که مردان و زنان هیـچـگاه در مورد آنها به اتفاق نظر نمی رسند. مانند لذت خـریـد یـکجفت کفش، ریختن کشک در آش رشته، دیدن فیلمهایجنگی و البته صحبت کردن پشت تلفن برای ساعتـهـا و ساعتها... و ساعتها.

فکر کنید که چقدر به تماشای فـوتبال علاقـه داریـد. آن رادر عدد 10 ضرب کنـیـد تا مـیـزان عـلاقـمـنـدی زنـان بـرایصحبت کردن پای تلفن بدست آید. برای اغلب آنها تلفن بسیار بیشتر از یک وسیله ارتباطی بشمار میرود. بـلـه، در واقع تلفن یک فعالیت بـی انـتـها برای آنـهـا است؛ یـک رویداد؛ یک وسیله تفریحی به جذابیت یک شبانه روز رقص و پایکوبی.

تلفن فقط یک وسیله تفریحی برای زنان نبوده و می تواند دارویی سالم از تحریک ذهنی فراهم آورد. درحقیقت یک مکالمه خوب تلفنی میتواند حتی جایگزین مطالعه موضوعی از هر مجله مربوط با زنان گردد.


به او تلفن کنید

هرگاه متوجه عشق آتشین زنها به تلفن و نقش حیاتیش در زندگی آنها شدید،خواهید توانست آن طـور کـه سـزاوار و شـایـسـتـه است به طرف تلفن رفته و مکالمات خود را با بردباری و تبحر انجام دهید و نه بصورتی آزار دهنده و خسته کننده.

فراگیری روشهای برخورد متبحرانه با مکالمات تلفنی می تواند تفاوتهای بین یک رابـطـه معمولی را با یک رابطه آتشین مخشص نماید. اگر می خواهید با صحبت به قلب او نفوذ نمایید، ممکن است لازم باشد برخی از این صحبتها پای تلفن انجام گیرد.


در ادامه 8 نکته جهت بهبود مهارتهای تلفنی را مشاهده می کنید.

1- چیزی برای گفتن داشته باشید

اگر شما تماس می گیرید، مطمئن شوید که مطلب خاصی برای گفتن داشته باشید - چیزی که او علاقمند به شنیدنش باشد. تماس برای دعوت کردن او برای گردش،لباسی که قرار است در میهمانی بپوشید و بیان اینکه از مدل موی او خوشتان می آید، همگی می توانند آغازگر های خوبی برای مکالمه باشند. ( بخصوص بخش مدل مو )

2- به مکالمه خود جنبه شخصی دهید

بسیاری از مـردان از ایـن گـله دارنـد که تلفن خیلی غیر شخصی است، در حالیکه برای اغلب زنان تلفن یکی از شخصی ترین ابزارهای ارتباطی محسوب می گـردد. زنـها فقط برای درخواست تاکسی از تلفن استفاده نمی کنند. آنها هنگام استفاده از تـلفـن هیچ موضوعی را آنقدر شخصی به شـمار نـمی آورنـد کـه نـتـوان در مـوردش صـحبت نمود و ساعتها در مورد اسـرار زنـدگی، دوران بـچگی و دیگر مسائل احساسی تلفنی به بحث و گفتگو می نشینند.

اگرچه ممکن است شما آمادگی صحبت درباره احساس درد عمـیـق ناشـی از تـصـادف سگتان با یک ماشین نداشته باشید. با اینحال مراحلی وجود دارد که با طی نمودن آنها می توانید با مکالمه خود با او جنبه شخصی تر ببخشید.

در خلال صحبت، سعی کنید به عکسی از او نگاه کنید. دیدن صـورت وی هنگاه مکالمـه ممکن است باعث گردد احساس پیوستگی بیشتری نسبت به او نـمـوده و کـمی بازتـر عمل نمایید

3- انجام چندین کار بطور هم زمان را بیاموزید

شما فکر میکنید که صـحـبـت بـا تـلفن وقت تلف کن است؟ نظر همسرتان ممکن است چیز دیگری باشد. ادامه دهید، فعلا گوشی را قطع نکنید. صحبت پای تلفـن بـه مـعـنـای مـعلق گذاردن مابقی امور نیست؛ فـقـط کـافی است هـم زمـان انـجام دادن کــارهــا را بیاموزید.

جهت اجتـنـاب ورزیـدن از اخـتـصاص هـمه تـوجـه خود به تلفن، نوع بلندگو دار آن را تهیه کنید تا بتوانید در حین راه رفتن صحبت نیز بکنید.بهتر از آن این است که نوع گوشی دار را خریداری کنید تا هر دو دستتان بـرای انـجام مـابقی کارها آزاد باشند. حتی یک تلفن بی سیم هم می تواند به شـما امـکان مرتب کردن لباسها یا حتی شستن ظروف را در حین صحبت با همسرتان بدهد!

4- حواستان را به تلفن دهید

هـر کـسـی نـمی تواند از عهده انجام دادن کارها بصورت همزمان برآید - اگـر واقـعـا قـادر نـیستید که همزمان با کوتاه کردن ناخن ها با تلفن هم صحبت کنید، بهتر اسـت تــمـام حواس خود را صرفا متمرکز مکالمه نمایید. درغیر اینصورت ممکن است به خوبی متوجه حرفهای طرف مقابل نشوید. بنابراین عاشقانه به تلفن خیره شده و فقط گوش دهید!

5- سؤالات سرگشاده بپرسید

جواب این سؤالات فقط محدود به "بله" و "خیر" نشده و احـتـیـاج بـه بـسط بیشتر دارند. آماده باشید. لیستی از سؤالات "بی خطر" نـزد خـود داشـته باشید تا بیشتر مکالمه را او بـتـوانـد انـجام دهد. برای مثال سؤالاتی در مـورد ضـبط صــوت و یـا لـبـاس جــدیــدش می تواند تلفن پسند باشند.

سؤالاتی در مورد چگونگی رابطه با مادر و نیز آن عکس اسرار آمـیز روی میز سوژه های مناسبی نمی باشند. اگر به دلایل پیش بینی نشده گفتگوی شـمـا به خارج از مسـیـر اصلیش منحرف شد، با به میان آوردن سؤالاتی نظیر مدالها و افتـخـارات ورزشـی او، به صندلی تکیه داده و بگذارید وی سکان صحبت را به دست بگیرد.

6- کنترل مکالمه را در دست داشته باشید

مکالمـات زنـان هیـچ حـد و مرز احساسی نمی شناسد و چنانچه خودسرانه ادامه پیدا کند، ممکن است منتهی به سراشیبی های عمـیـق و خـطـرنـاک احـسـاسـی گردد. اگر می خواهید فقط زمانی که مشغول پوست کندن پیاز هستید اشک چشـمانتان سـرازیر گردد، سعی کنید مکالمات را تحت کنترل خود نگاه داشته و از منحرف شدن آن بـسمت مسائل احساسی جلوگیری بعمل آورید.

برای کنترل نمودن مکالمه شا باید بیشتر سؤال کننده باشـید تـا پاسـخ گو. اگر صـرفا به پاسخگویی به سؤالات وی بپردازید ممکن است زیرکانه باعث گردد در مـورد احساسات و "موقیعت های بدون پیروی" خود صحبت بمیان آورید.

7- او را تشنه نگاه دارید

اسرار آمیز و غیر قابل پیش بیـنـی بـودن بـاعـث جـذابـیـت بـیشتر می گردد. همانند مرد عنکبوتی بافته ای سراسر رمز و راز پـیـرامـون خـود بـتـنـید. هـمه جزئیات و ریزه کاریهای زندگی خود را برای او بازگو نکنید. شاید یک پینـگ پـنـگ باز مشهور جهانی باشید - اما این موضوع را برای دفعه دیگر نگاه دارید.

8- موقرانه خارج شوید

خوشبختانه هر مکالمه ای پایان خواهد پذیـرفـت. اما اشتباه نکنید. باید حداقل 5 دقیقه را برای انجام مراسمات خداحافظی اخـتـصاص دهیـد. گـفـتن خداحافظ به یک زن همانند وقت اضافه در ورزش هاکی است - فکر میکنیم که وقت تمام شده، اما نه مثل اینکه یک نیمه کامل باقی مانده.

بنابراین جملاتی مانند "باید برم، بازی شروع شده" را نمیتوان به عنوان یک خداحافظـی معقول مورد پذیرش قرار دارد. عباراتی بکار ببرید که او تصور کند شما از این گفتگو لـذت برده و امیدوارید بزودی او را دیده و با وی صحبت کنید. اگر واقعا عجله دارید به او بگویـیـد که مادرتان وارد خانه شد، غذا در حال سوختن است، باتری تلفن دارد تمام می شود و یا مار زنگی خانگی شما در قفسش نیست!

:: (بررسى نقش آراستگى در روابط میانْ فردى) ::


آراستگى چیست و حدود آن کدام است؟ چه نوع لباسى و آرایشى معرّف آراستگى است؟ آیا رابطه‏اى میان آراستگى با زیبایى و جذّابیت وجود دارد؟ چگونه آراستگى در دوستى‏ها و روابط میانْ فردى، تأثیرگذار است؟ هنجارهاى مورد قبول در آراستگى کدام اند؟ و... این پرسش‏ها از جمله دلْ مشغولى‏هاى نوجوانان و جوانان فرهنگ ماست. در این مختصر با توجه به آموزه‏هاى دین و داده‏هاى روانشناسى، برخى سؤالات را پاسخ مى‏گوییم.

برداشت‏هاى اوّلیه
عموماً اعتقاد بر این است که «برداشت‏هاى اوّلیه» بسیار اهمیت دارند. بسیارى از ما مى‏پذیریم که برداشت‏هاى اوّلیه‏اى که از دیگران داریم، روند ارتباط ما را با آنان به صورتى حیاتى شکل خواهند داد. این پدیده را در روانشناسى اجتماعى «اثر تقدّم» مى‏گویند، از این رو افراد براى حضور در مصاحبه شغلى، دیدار با دوست جدید، اوّلین ملاقات با همسر آینده خویش، و... که در آن، نخستین برخورد را با دیگرى دارند، با دقت تمام، خود را آماده مى‏کنند. «ارتباط غیر کلامى» در شکل‏گیرى برداشت اوّلیه بسیار مؤثر است. یک نگاه، لحن کلام، نوع لباس، قیافه ظاهرى، و... کافى است تا اطّلاعات مفصّلى را در اختیار ما قرار دهد. آراستگى در هر یک از نمودارهاى ارتباط غیرکلامى مانند: حالات چهره و قیافه ظاهرى، تماس چشمى و نگاه، لباس و حرکات بدن، و لحن کلام، مى‏تواند در نوع برداشتى که از ما مى‏شود، مؤثر باشد. پیش از آن‏که به توضیح کانال‏هاى اساسى ارتباط غیرکلامى با دیگران بپردازیم، بهتر است به اختصار چند جمله‏اى درباره مفهوم آراستگى در فرهنگ خودمان سخن بگوییم.

مفهوم آراستگى
آراستن به معناى زینت دادن و تزیین کردن است: چنین تا بیامد مه فروَدین‏ بیاراست گلبرگ، روى زمین

فردوسى

خویشتن آراسته از بهر او خودْ وِرا پرواى غیر دوست، کو؟

مولوى

معانى دیگرى مانند منظّم و مرتّب بودن، هماهنگ بودن، آماده و مهیّا بودن نیز گفته شده که کاملاً مرتبط با معناى اوّل است؛ زیرا تزیین کردن به نوعى با نظم و تقارن و نیز هماهنگى همراه است ومعرّف آماده و مهیّا بودن براى مقصود مورد نظر (مثلاً ملاقات دوست). در مقابلِ آراستن که معمولاً با یک افزایش همراه است، پیراستن قرار مى‏گیرد که ویژگى آن کاستن و زدن شاخ و برگ است.

حوزه‏هاى آراستگى
حال باید ببینیم در شیوه‏هاى ارتباط غیر کلامى، آراستگى چگونه حاصل مى‏شود؟ در این‏جا بویژه ارزش‏هاى دینى که در حقیقت هنجارهاى فرهنگى ما را شکل مى‏دهند، مى‏توانند تعیین کننده باشند:
 

1) حالات چهره و قیافه ظاهرى: سیسرون، سخنور رومى، گفته: «چهره، تصویر روح است»؛ یعنى احساسات و هیجانات انسان، غالباً در چهره وى منعکس مى‏شود. خشم، ترس، شادى، غم، تعجّب، تنفّر و رضایت به سادگى نمایان مى‏گردند و به راحتى قابل تشخیص هستند. بنابراین احساسات ما نسبت به دیگران، به صورتى غیراختیارى خود را نشان مى‏دهند و قابل پنهان کردن هم نیستند. نوع آرایش سر و صورت، عینک داشتن یا نداشتن و زیبایى ظاهرى، مى‏توانند برداشت‏هاى اوّلیه را در مخاطب ما ایجاد کند. در این‏جا یک «تصوّر قالبى» در میان مردم وجود دارد که «هرچه زیباست، خوب هم هست». لیکن مطابق تحقیقات روانشناسان، چنین امرى قابل تأیید نیست؛ یا این که معمولاً فردى که عینک به چشم مى‏زند، با هوش‏تر و کوشاتر است؛ امّا این هم از آن تصوّرات پذیرفته نشده است. در مورد مُدل مو و آرایش صورت نیز چنین تصوّرات قالبى بدون پشتوانه، وجود دارد. فریفته نشدن نسبت به تصوّرات قالبى، دو نتیجه در بر دارد: یکى آن‏که خود را تابلویى براى این تصوّرات قالبى نمى‏کنیم و دوم آن‏که در برداشت از دیگران، مراقب رهزنى‏هاى این تصورات، خواهیم بود. آراستگى در قیافه ظاهرى و حالات چهره را مى‏توانیم از برخى سخنان دلنشین پیامبر اکرم و امامان معصوم(ع) دریابیم.
امام على(ع): مؤمن شادیش در چهره و اندوهش درون قلب است.(1)
امام باقر(ع): خوشرویى و گشاده‏رویى باعث جلب محبّت و نزدیکى به خداوند است و ترشرویى و گرفتگى باعث دشمنى و دورى از خداست.(2)
امام على(ع): مؤمن نرمخو و گشاده‏روست و نه ترشرو.(3)
لبخند زدن همراه شادى، در موقع ملاقات با دوستان، تأثیر عمیق‏ترى از زبان دارد و چنین القا مى‏کند که دوستت دارم و از دیدار تو خوشبختم. امام صادق(ع): لبخند زدنِ شخصى در هنگام ملاقات با برادرش (دوستش) براى او پاداشى محسوب مى‏شود.(4)
پیامبر اکرم: کسى که موهایش را بلند مى‏گذارد آنها را به نیکویى مرتب کند یا کوتاه نماید.(5)
 

2) تماس چشمى و نگاه: آیا تاکنون با کسى که عینک تیره به چشم دارد، گفتگو کرده‏اید؟ اگر چنین بوده است مى‏دانید که این وضعیت چه قدر ناراحت کننده است. از آن‏جا که نمى‏توانیم چشمان طرف مقابل را ببینیم، از عکس‏العمل‏هاى او با خبر نخواهیم شد. برخى از شعراى قدیم، چشم را «پنجره روح» توصیف کرده‏اند؛ زیرا غالباً از دریچه چشمان دیگران، چیزهاى زیادى درباره حالات و احساسات آنها استفاده مى‏کنیم؛ مثلاً نگاه معمولى و مداوم را نشانه محبّت و دوستى، اجتناب از تماس چشمى را نشانه خجالتى بودن یا دوست نداشتن و خیره شدن را علامت خشم یا خصومت تفسیر مى‏کنیم. نگاه از سر مهر، در روابط با دوستان و نزدیکان، بویژه نسبت به پدر و مادر، مورد تأکید در احادیث ما بوده است:
امام صادق(ع): کسى که به پدر و مادرش نامهربان نگاه کند، حتى اگر او را مورد ستم قرار داده باشند، خداوند نماز او را قبول نمى‏کند.(6)
برق نگاه، بویژه نگاه‏هاى خیره و مداوم، اگر از روى امیال پست و شهوانى باشد (خصوصاً در روابط با غیر هم جنس) مى‏تواند خطرآفرین باشد و مفاسد بعدى را نیز به دنبال آورد. قرآن با نگاه پیشگیرانه و مشفقانه، این امر را متذّکر مى‏شود: «به مردان با ایمان بگو دیده‏ها فروبندند و پاکدامنى ورزند که این براى آنان پاکیزه‏تر است؛ زیرا خداوند بر آنچه مى‏کنند، آگاه است و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را [از هر نامحرمى]‏ فرو بندند و پاکدامنى ورزند».(7)
 

3) لباس و حرکات بدن: ژست‏ها، حرکات دست و پا، لرزش و آرامش بدن، جهت‏گیرى کلى بدن، کیفیت و رنگ پوشش لباس، همگى در این قسمت مورد نظرند. تعداد زیاد حرکات بدنى (مانند خارش، ور رفتن) نشان دهنده برانگیختگى هیجانى یا حتى عصبانیت است. وضعیت کلّى بدن، مى‏تواند حالت تهدیدآمیز، تمایل و انعطاف‏پذیرى یا بى‏تفاوتى را نشان دهد. باز یا بسته بودن دست‏ها نیز علامت گرمى یا سردى ارتباط تلقى مى‏شود. نحوه راه رفتن افراد نیز مى‏تواند اضطراب، افسردگى و نگرانى یا تحرّک، نشاط و آرامش وى را نشان دهد. فاصله با مخاطب نیز میزان دوستى را منتقل مى‏کند(البته نزدیک بودن بیش از حد هم نابهنجار تلقى مى‏شود). نوع و نحوه پوشش لباس، نمایانگر تعلّق ما به گروه خاصّى در اجتماع است (مانند اونیفورم‏ها) و تا حدّى نشانگر شخصیت و طبقه اجتماعى افراد است و همچنین میزان سازگارى و توجّه به هنجارهاى جامعه را نشان مى‏دهد.
یکى از مسایل مهم در روابط میان فردى، رعایت تواضع و فروتنى است که به وضوح خود را در حرکات بدنى نشان مى‏دهد:
امام على(ع): دوستى، میوه و نتیجه فروتنى است.(8)
از علائم فروتنى دست دادن و گاهى در آغوش کشیدن دوست است:
پیامبر اکرم: دست دادن، از نشانه‏هاى کامل بودنِ دوستى است.(9)
امام صادق(ع): هرگاه دو مؤمن یکدیگر را ملاقات کنند و دست یکدیگر را بفشارند، خداوند به آن دو، صد رحمت نازل مى‏کند که نود و نه رحمت از آنِ کسى است که دوست خود را بیشتر دوست دارد و اگر یکدیگر را در آغوش گیرند، هر دو غرق در رحمت خواهند شد.(10)
یکى از وجوه مهمّ آراستگى که چه بسا بیشتر جلب توجه مى‏کند، آراستگى لباس است. چند نکته در آموزه‏هاى اسلام در این مورد به چشم مى‏خورد:
یکى این که پوشش انسان، مناسب باشد، به گونه‏اى که اندام‏هاى بدن را حفظ کند و در ارتباطات اجتماعى تحریک‏آمیز نباشد.
در قرآن آمده است: به مردان با ایمان بگو دیده‏ها فروبندند و اندامشان [با پوشش مناسب]‏ محفوظ دارند که این براى آنان پاکیزه‏تر است؛ زیرا خدا به آنچه مى‏کنند آگاه است. به زنان با ایمان نیز بگو دیدگان خود را [از هر نامحرمى]‏ فرو بندند و اندامشان را بپوشانند و [مواضع‏] زینت‏هایشان را آشکار نکنند، مگر آنچه به طور طبیعى [مانند دست و صورت]‏ پیداست و باید سینه و دوش خود را با مَقنعه(یا روسرى) بپوشانند.(11)
دوم رعایت پاکیزگى و نظافت در لباس، تا حدّى که حضور انسان براى دیگران، خوشایند باشد.
پیامبر اکرم فرمود: به مقدارى که در توان دارید، پاکیزگى را مراعات کنید؛ زیرا خداوند متعال، اسلام را براى پاکیزگى بنا کرده است و داخل بهشت نمى‏شود مگر کسى که پاکیزه باشد.(12)
سوم عطر زدن و مرتب کردن خود. پیامبر اکرم در آینه مى‏نگریست، موهاى خود را مرتب مى‏کرد، شانه مى‏زد و گاهى در آب مى‏نگریست و موهایش را مى‏آراست و علاوه بر خانواده‏اش، خود را براى اصحاب و یارانش مى‏آراست.
امام على(ع) فرموده است: خودآرایى از اخلاق مؤمنان است.(13)
چهارم در انتخاب نوع و شکل لباس، به گونه‏اى باشد که متعارف و مطابق با فرهنگ و عرف زمان و محل زندگى باشد.
امام صادق(ع) مى‏فرماید: بهترین لباس هر زمان، لباس اهل آن زمان است.(14)
همچنین باید از پوشیدن لباس‏هایى که موجب انگشت نما شدن [در احادیث به آن لباس شهرت مى‏گویند] مى‏گردد پرهیز شود؛ زیرا موجب احساس خود بزرگ‏بینى یا حقارت و ضعف در شخصیت است:
امام صادق(ع): خداوند، لباس شُهرت را مبغوض مى‏دارد.(15) براى انسان، همین خارى و ذلّتْ بس است که لباس شهرت بپوشد یا بر مرکبى سوار شود که موجب شهرت او گردد.(16)
 

4) لحن کلام و سخن گفتن: کیفیت صدا یا علائم فرازبانى به تغییرات و نوسانات در گفتار گفته مى‏شود که معانى خاصّى را با خود منتقل مى‏سازد. زیر و بمى صدا، آهنگ، سرعت، موزون بودن، تردید و تأمّل، تأکیدهاى خاص و... اطلاعات ویژه‏اى را با خود همراه مى‏کنند. یک جمله ساده «شما دوست احمد هستید» با توجه به آهنگ کلمات و تأکید بر ابتدا یا انتهاى جمله مى‏تواند معانى تعجّب، رضایت، پرسش و حتى زیرِ سؤال بردن را داشته باشد. تحقیقات روانشناسان نشان مى‏دهد برخى از احساسات مانند: خشم، شادى، عصبیت و غم، راحت‏تر از احساسات دیگر، از کیفیت صوت تشخیص داده مى‏شوند. اگرچه همواره نمى‏توانیم علائم دقیق فرازبانى را تشخیص دهیم، امّا به ندرت از تأثیر عاطفى این علائم مانند پیام‏هاى صمیمانه یا خشمگینانه مصون مى‏مانیم.
در مورد کیفیت صدا و لحن کلام مانند: آرام و عمیق، نازک، یکنواخت، تودماغى، هیجان زده، رسا، گرفته، و... تصوّرات قالبىِ خاصّى وجود دارد که براى برداشت صحیح از دیگران، باید جوانب دقّت و احتیاط را مراعات کنیم.
علاوه بر جهات محتوایى که باید در ادب، نزاکت و هنجارهاى اخلاقى در نظر گرفته شود و با پرهیز از لغو و بیهوده‏گویى، سنجیده و با تأمل سخن گفت، در مورد لحن کلام و کیفیت صدا نیز نکاتى در آموزه‏هاى اسلامى قابل توجه است:
یکى مراعات میانه‏روى در بلندى و کوتاهى صدا و اجتناب از فریاد زدن است که لقمان هنگامى که فرزندش را راهنمایى مى‏کند، مى‏گوید:... و صدایت را آهسته کن.(17) حتى در مورد خندیدن، امام على(ع) مى‏فرماید: مؤمن... هرگاه مى‏خندد، صوتش گوش‏ها را نمى‏آزارد.(18)
دوم آن‏که حالات پرخاشگرانه در گفتار نداشته باشیم؛ بلکه نرمخو و نرم گفتار باشیم: خداوند حتى هنگامى که حضرت موسى(ع) و برادرش را به سوى فرعون روانه مى‏کند مى‏فرماید: پس با او به زبانى نرم سخن بگویید.(19)بنابراین در روابط میانْ فردى و با دوستان، این مسئله بیشتر باید مورد توجه قرار گیرد: امام على(ع): مؤمن 8با جنگ و دعوا به دیگران پرخاش نمى‏کند، دشنام نمى‏دهد، عیبجویى و غیبت نمى‏کند.(20)
هم ایشان مى‏فرماید: مؤمن آرام، نرمخو، آسانگیر و قابل اعتماد است.(21)
سوم کیفیت سخن گفتن (بویژه در ارتباط با غیر هم جنس) نباید تحریک‏آمیز باشد و با چشم پوشى از مرزهاى حیا و عفت، روابط بین فردى را به خطر اندازد. قرآن کریم در خطاب به همسران پیامبر مى‏فرماید: اى همسران پیامبر! شما همچون یکى از زنان معمولى نیستید، اگر تقوا پیشه کنید. بنابراین به گونه‏اى نازک و هوس‏انگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند. و سخن شایسته بگویید.(22)